نماز باعث اخوت اسلامى

آيه 32: نماز باعث اخوت اسلامى
فان تابوا واقاموا الصلوة واتوا الزكوة فاخوانكم فى الدين و نفصل الايات لقوم يعلمون (190)
ترجمه : اگر توبه كنند و نماز بر پا دارند و زكات بدهند برادران دينى شما هستند ،ما آيات خود را براى اهل دانش و معرفت مفصل بيان خواهيم كرد.
تفسير آيه
يكى از فنون فصاحت و بلاغت آن است كه مطالب پر اهميت را با تغييرات گوناگون براى تاكيد و جا افتادن مطلب تكرار كنند، و از آنجا كه مساله ضربه نهائى بر پيكر بت پرستى در محيط اسلام و برچيدن آخرين آثار فوق بيان مى كند،نكات جديدى نيز در آن وجود دارد كه مطلب را از صورت تكرار -ولو تكرار مجاز – خارج مى سازد.
نخست مى فرمايد:((اگر مشركان توبه كنند و نماز را بر پا دراند و زكات بپردازند برادر دينى شما هستند ))).(فان تابوا و اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة فاخوانكم فى الدين ) و در پايان آيه اضافه مى كند،((ما آيات خود را براى آنهاكه آگاهند شرح مى دهيم )).(و نفصل الايات لقوم يعلمون )
در آيات گذشته سخن از اين بود كه اگر توبه كنند و وظيفه اسلامى نماز و زكات را انجام دهند مزاحمشان نشويد (فخلوا سبيلهم ) اما در اينجا مى فرمايد:((برادر دينى شما هستند )) يعنى هيچگونه تفاوتى با ساير مسلمانان از نظر احترام و محبت نخواهند داشت ، مشركان براى پذيرش اسلام موثرتر است ،كه در يك مرحله توصيه به عدم مزاحمت مى كند و در مرحله بعد سفارش ((حقوق يك برادر )) را در مورد آنها مى نمايد.
تعبير به ((اخوانكم فى الدين )) كه در آيه ذكر شده لطيف ترين تعبيرى است كه مى توان درباره مساوات افراد يك جامعه با محكم ترين پيوندهاى عاطفى بيان كرد، زيرا روشن ترين و نزديك ترين پيوند عاطفى در انسان كه از مساوات كامل برخوردار است ، پيوند دو برادر است ولى افسوس كه شكافهاى طبقاتى و بتهاى قومى ونژادى بار ديگر اين اخوت اسلامى را كه مايه غطبه همه دشمنان بود از ميان برده و براداران ديروز چنان امروز در برابر هم صف كشيده اند كه باور كردنى نيست ،و گاهى آنچنان از يكديگر كشتار مى كنند كه هيچ دشمنى با دشمن خود چنين نمى كند، و اين است يكى از اسرارا عقب ماندگى ، امروز ما! (191)
داستان آيه 32
نماز سرچشمه اتحاد و برادرى در بين مسلمانان
((هراس ليف )) معروف مى نويسد:
هيچ چيز و هيچ كس در جهان پيدا نشد كه مرا قانع كند كه كداميك از اديان ، مردم را واقعابه مساوات دعوت كرده است ، گر چه بعضى از اديان تظاهر بدين مطلب مى نمايد، من به خيلى از كنيسه ها و معابد رفته ام واختلاف طبقاتى را در داخل آن معابد به چشم خود ديده ام ، همانطور كه در خارج (معابد نيز) مشاهده مى شود،در نتيجه معتقد شدم كه در داخل مساجد اسلامى هم وضع چنين است ،تا اينكه در عيد فطرى در مسجد و كنج در لندن وارد شدم و در آنجا رسما (وضع مسلمين مرا مبهوت ساخت ، زيرا حقيقت مساوات را در آنجا به چشم خود مشاهده و احساس ‍ كردم …)كوچكترين چيزى كه صفوف جماعت رااز يكديگر ممتاز و مشخص ساز در آنجا به چشم نمى خورد و همگى در پيشگاه خدا يكسان بودند… براى من شكى نيست باقى نمانده كه (تنها دينى كه مى تواند دين جهانى باشد، دين اسلام است .)) (192)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.