عروس شدن و عروس ماندن2

عروس شدن و عروس ماندن2

4. تقسيم روان شناختی عروس
الف) كِشتي مِشكي
اين گروه، به ظاهر سازگار، ولي خودسوز و خودخورند. صفات عمده اين گروه عبارت اند از: كِشتي، مِشكي، مَشكي، مَشويّ اشكي و مُنشي. «كِشتي» هستند چون كارشان كاشتن غم و غصه در مزرعه ذهن و وجود است. «مِشكي» هستند چون تيرگي ها و تباهي ها و بدخواهي قلب و چهره شان را سياه كرده است. «مَشكي» هستند چون درونشان مانند مَشكي است كه ذره ذره حرص، كينه و خشم در آن جمع مي شود. «مُنشي» گويند زيرا مانند مُنشي هاي دفاتر اداري، هيجان هاي منفي را در دفتر قلبشان يادداشت مي كنند و هر روز بارها و بارها در خلوتشان مرور مي كنند. اينان گاهي از خدا، شوهر، دوست، مادر و يا ديگران مي خواهند كه نامه ها و دل نوشته هاي تلخشان را بخوانند و انتظار دارند هميشه شوهرشان وكيل و وصی شان باشند و از حقوق آن ها دفاع كنند. «مَشويّ اشكي» هستند چون با آتش رفتار بد ديگران بريان و كباب مي شوند.
تذكر روان شناختی: اين گروه اگرچه اهل جدال و مشاجره نيستند، ولي ريشه سکوتشان به چاه خشم و نفرت مي رسد نه عقل و مدارا. سبك ناپخته ارتباطي اينان سبب بيماري هاي جسمي و رواني مانند ميگرن، كوفتگي عضلاني، زخم معده و … مي شود؛ همچون زودپزي هستند كه سوپاپ اطمينانش گرفته و كيپ شده است. اگر آتش فشان خشم اين ها بيدار شود طوفان فتنه به پا مي شود.
ب) كُشتي مُشتي
اين دسته، ناسازگار، ديگر ستيز و پرخاشگرند و چون ديگرسوزي دامن خودشان را هم مي گيرد از اين جهت دوگانه سوزند! خصلت اين عروسان عبارت است از: كُشتي، مُشتي، مَشْكيّ و مَشنيّ. «كُشتي» گويند چون شمشير را از رو مي بندند و با اخلاق تندشان با ديگران درگير مي شوند و انگار كشتي كج مي گيرند. «مُشتي» گويند چون با رفتار تلخشان به ديگران مشت مي زنند. «مَشكيّ» هستند چون اهل شكوه و گله و گلايه هستند. «مَشنيّ» گويند چون اهل دشنام و دشمني هستند و به خاطر شدت خشم و كينه هايشان، مردم از اين ها فراري و گریزان اند.
تذكر روان شناختی: اين عروسان اگرچه ممكن است در برخورد بد ديگران مانند مادر شوهر و شوهر و… ابتداي اندكي خودشان را تخليه كنند و به اصطلاح دلشان خنك شود ولي سبْك بيمارگونه ايشان سبب عذاب وجدان، ضعف اعصاب و نفرت و فرار ديگران مي شود و محبوبيتي بين ديگران ندارند. عروسان «العياذ بالله» و بسياري از «عروسان صورتي» از اين سنخ هستند.
ج) كَشتي مَشتي
اين دسته، سازگار، خودساز و خشم سوزند. ويژگي هاي اين عروسان عبارت اند از: مُشكي، مُمْشي، مَشقي و عشقي. «كَشتي» هستند چون مانند با مهارت ارتباطي (مدارا، تغافل، صبر، حلم و…) در طوفان اختلافات ناخداوار سرنشينان كشتي خانواده را به ساحل امن مي رسانند. مَشتي هستند چون اهل گذشت هستند و مردم دار. كينه ها را سريع دفن مي كنند تا عفونت آن كل بدن را نگيرند. «مُشكي» گويند چون اخلاق خوبشان مانند مشك آرامشگر است. «مُمشِي» گويند چون اهل رعايت قانون، مماشات، مدارا و مهرورزی هستند نه اهل كينه ورزي و انتقام. «مَشقي» گويند چون با قلم رفتارشان از روي كتاب سيره امامان و بزرگان در دفتر زندگي مشق عشق مي نويسند. «عشقي» گويند چون عاشق اند بر همه عالم كه همه عالم از اوست. اينان معتقدند: از محبت غول، هادي مي شود.
تذكر روان شناختی: جنگ و گريز از رفتار غريزي حيوان است و «مذاكره مدبرانه» از صفات متكي به منطق و عقل انسان. اين گروه بهترين سبك و الگوي ارتباطي را دارند و آن «نرمش مقتدرانه» است؛ هم مدارا مي كنند و هم با زرنگي و زيركي «مديريت هيجاني». اجازه نمي دهند حقشان پايمال شود. نرمش مقتدرانه شامل چهار صفت عالي است: «صميمت»، «احترام متقابل»، «صراحت مؤدبانه» و «به رسميت شناختن آزادي و خودمختاری ديگران». بنابر همين خصلت ها محبوب اطرافيان هستند. خواهرشوهر و مادرشوهر هم بخواهند يا نخواهند کشته مرده اخلاق خوبشان مي شوند. اين گروه، همان عروسان «اللياذ بالله» و «سيرتي صورتي» اند.
***
معني لغات سخت:
لِياذ: پناه گرفتن به کسی یا به چیزی یا به جائی، اللياذبالله يعني پناه بردن به خدا براي جلب و طلب خير، ولي العياذ بالله كه يعني پناه بردن به خدا براي دفع و رفع شرّ؛ مُمشي: رعايت كننده قانون، مماشات و مداراكننده؛ مَشكيّ: شكايت كننده؛ مَشوي: بريان و كباب شده؛ مَشنّي: فردي كه مردم با او دشمن اند. توضيح اين واژگان در متن بالا بيان شده است.

پی نوشت :
[1] مادرشوهرت را بكش، محمدحسين قديري، به نقل از ماهنامه خانه خوبان، شماره 82، آذر1394.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.