غم غربت

مشاوره

غم غربت

افرادی که در غربت زندگی می کنند نباید اجازه دهند سیل غم فرا رسد و آنان و همراهان آنها و اهدافشان از سفر را با خود ببرد. یکی از راه های مقابله با غم غربت الگو گیری از روش های آزادگان در زندان عراق است.
با اصغر زاغیان که برادر سه شهید است و خود آزاده است، مصاحبه داشتم. او روحانی ای است که پس از بازگشت کتاب هایی درباره خاطرات اسرا نوشته است.دوازدهمین اردوگاه، شکوفه های صبر و محراب اسارت و…آثار قلمی اوست.از او درباره شیوه های رویارویی مثبت اسرا در زندان ترسناک و تنگ وتاریک عراق با غربت زدگی سئوال کردم . او شیو ه های رویارویی مثبت اسرا در زندان عراق را با لهجه شیرینی اصفهانی اش چنین برشمرد:
در ره منزل لیلی که خطرهاست به جان
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
1- گعده گیری: مهمترین روش ها بود، کشکولی که در آن ضمن گروهی خود مانی ومتواضع، همه چیز در آن یافت می شد ؛ خاطره گویی درد ودل، مشاعره ،تحلیل اوضاع و اخبار و….این گروه ، گرد آدم محبوب و محترم حلقه می زدند. گذر ماه ها و سال ها گرد کهنگی بر تازگی آن نشست ها نمی نشاند. هنوز هم یادآوری و ذکر خاطرات شیرین آن جلسات نقل مجلس آزادگان است( این گعده ها دقیقاً اثر روان درمانی های گروهی و گروه درمانی داشته است).
2- علم آموزی و تدریس: کمک از توانایی های علمی موجود
3. تلاوت قرآن (یک قرآن داشتیم دوره ای و نوبتی می چرخید. گاهی می شد نصف شب بیدارمون می کردند می گفتند نوبت تو شده و قرآن را تحویل می گرفتیم)
4- دعا های فردی و گروهی(کمیل و توسل)
5- بازی و تفریح و کشتی و..
6 – هنرهای دستی با کمترین امکانات مانند بافتن جوراب با نخ پتو، قلاب بافی، گل دوزی (ترسیم گل با ذغال باطری بود خودکار نداشتیم) و….
7- حفظ قرآن و حدیث : این کار در واقع به باورهای قبلی ما تازگی و خرمی می داد و نمی گذاشت در سرمای شکنجه و تلخی ها خشک شود.علی(ع) می فرمایند: اگر نفس را مشغول نسازی او تو را مشغول می کند.بله بسیاری از مشکلات روانی ما مانند بی حوصلگی، خشم، کوفتگی و …به دلیل این است که ما ذهنمان را مدیریت نمی کنیم ، این نگرانی ها هستند که ما را مدیریت می کنند.
8- قدرت ایمان: زاغیان می گوید مثل روز برای همه روشن بود که افراد معنوی ومذهبی هم ،خود پر ان‍رژی تر، با نشاط تر بود و هم با سنگ صبور شدن و همدلی به دیگران انرژی مثبت می دادند. اینها همه چیز را به خدا و امامان واگذاشته بودند و توکل به خدا می کردند . افراد معنوی سرمایه دارانی بودند که توانسته بودند همه ی آن را با خود داخل زندان بیاورند.
9 – قدرت مزاح: شاید هیچ کسی مانند آزادگان از نقش دارویی و درمانگر مزاح و شوخ طبعی آگاه نباشند . امروزه در مجله ها درباره باشگاه خنده و خنده درمانی و فواید روان شناختی آن زیاد می نویسند اما ما این را در زندان دیدیم که شوخ طبعی و مزاح به مشکلات ریش خند می زند و غم ها را دک می کنند. البته شوخی و خنده در سطح، کار می کنند و کار اساسی را باورهای دینی و نگرش ها به رسالت و زندگی می کند ؛ بنابراین باشگاه خنده بدون حضور خدا، خندیدن به ریش خودمون است چون نگرانی را جایی که خدا نباشد از درب بیرون کنی از پنجره باز می گردد.
11- پذیرش واقعیت: کمتر کسی است که بتواند به موقع مشکلی را که نمی شود برایش چاره ای اندیشید را بپذیرند. برخی ماه ها می گذشت ولی نمی خواستند قبول کنند که راه فرارندارند و اتفاقا همین آن ها را به هم می ریخت. پذیرش مشکل لا ینحل در وقت خود و چاره اندیشیدن برای مشکلی که راه حل دارد در زمان خود مهارتی است که نیاز به تمرین دارد و بی تمرین کسی چیزی به دست نمی آورد اگر هم بیاورد زود می پرد با روبرو شدن با مشکل.
به غربت رفتنم تعبیر داره فلک برگردنم زنجیر داره
فلک از گردنم زنجیر بر دار که غربت خاک دامن گیر داره
برشاه نجف صلوات
تشکر می کنم که ایشان این وقت را در اختیار بنده گذاشتند[1]

پی نوشت :
1-من مانده ام تنهاي تنهاي( راه هاي رويارويي با غم غربت)، محمدحسين قديري، ص159.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.