جذبه محبوب
زيبائى ووفاى نامتناهى در آفريدگار جهان، آفريدگان را به خود جذب مى کند واين کشش از جانب او وکوشش از سوى دوستداران وعاشقان را حدى نيست. درياى جذبه حق تعالى به تعبيرات گوناگون نسبت به مخلوقات خود ابراز عشق واشتياق مى نمايد. جملات زير نمونه هايى از کلمات قدسى اوست: ما ترددت فى شيء انا فاعله کترددى فى موت عبدى المؤمن انى لاحب لقائه ويکره الموت فاصرفه عنه وانه ليدعونى فاجيبه وانه ليسئلنى فاعطيه ولو لم يکن فى الدنيا الا واحدا من عبيدى مؤمن لاستغنيت به عن جميع خلقى ولجعلت له من ايمانه انسا لا يستوحش الى احد.(8)
هرگز در چيزى ترديد نمى کنم مانند ترديد خود درباره مرگ بنده مؤمنم که من مشتاق ديدار او هستم واو از مردن کراهت دارد، پس مرگ را از او باز مى دارم. او مرا مى خواند، پس اجابتش مى کنم واز من چيزى مسئلت مى کند به او عطا مى نمايم. واگر در دنيا نباشد کسى جز يک بنده مؤمن، از تمامى مخلوقات کفايت مى کند واز ايمانش براى او انسى قرار مى دهم که وحشت او را بردارد. مظهر اتم ومجلاى اکمل توجهات ومحبتهاى حق، امام بحق ناطق جعفر بن محمد الصادق عليهما السلام است که محبت در کلام زيبايش موج مى زند. ايشان مى فرمايند: همانا خداوند ما را از عالم عليين وارواح ما را از عالمى بالاتر از آن خلق فرموده وارواح شيعيان ما نيز از عليين واجسام آنان را از عالمى پائين تر آفريد وخويشاوندى وقرابت ميان ما وشيعيانمان نيز به همين خاطر است ولذا است که دلهاى آنان به سوى ما ميل مى کند وبه شوق ما پرواز مى کند.(9)
وپدر بزرگوارشان امام باقر عليه السلام نيز پيرامون محبت خود نسبت به شيعيانش چنين مى فرمايد (به نقل از ميسر): آيا در خلوت مى نشينيد وبا يکديگر به گفتگو برخاسته، هر چه خواستيد مى گوئيد؟ عرض کردم: آرى به خدا قسم! پس فرمود: بدانيد که به خدا قسم دوست مى دارم در برخى از نشستهايتان با شما باشم! به خدا قسم بوى شما وروح شما را دوست مى دارم. شما بر دين خدا ودين فرشتگان اوئيد، پس ما را به ورعتان واجتهاد وکوششتان يارى کنيد.(10)
وسرانجام، قافله سالار محبت در دوران پر محنت غيبت، امام زمان حجه بن الحسن العسکرى عليه السلام در پيام دلربايش به شيعيان خود اين گونه خطاب مى فرمايد:
لولا ما عندنا من محبه صلاحکم ورحمتکم والاشفاق عليکم لکنا من مخاطبتکم فى شغل.(11)
اگر نبود محبت وعلاقه ما نسبت به صلاح شما ورحم ودلسوزى ما نسبت به خود شما، هر آينه از خطاب با شما صرف نظر مى کرديم وکارى به کارتان نداشتيم. مى بينيم که جذبه محبت وعشق آنها به حدى است که جاذب دلهاى پريشان شيعيان وجمع کننده قلوب پراکنده آنان مى باشد.