نكته اى جالب و درسى آموزنده
نكته جالبى كه در اين دو آيه شريفه و دو پيش آمد ناگوار به چشم مى خورد و بايد نام آن را درس آموزنده ديگرى در اين داستان عجيب گذاشت ، آن است كه يعقوب در هر دو مورد، يعنى خبر گم شدن يوسف محبوب و خبر ناگوار بازداشت فرزندش بنيامين براى آرامش خاطر خود به بزرگ ترين و مطمئن ترين پناهگاه ها، يعنى همان پناهگاهى كه در همه مشكلات بدان پناهنده مى شد، پناه برد و با توكل و اعتماد به خداوند، آرامش درونى خود را به بهترين وجهى حفظ كرد و دل را تسلا بخشيد.
در آنجا گفت :
بل سؤ لت لكم انفسكم امرا فصبر جميل والله المستعان على ما تصفون (125)
و در اين جا نيز چنين اظهار كرد:
قال بل سولت لكم انفسكم امرا فصبر جميل عسى الله ان ياءتينى بهم جميعا (126) آن جا از خداوند كمك خواست تا او را در غم فراق و جدايى يوسف مدد كند، اين جا اميد خدا را از لطف خداى مهربان قطع نكرده و به اميد روزى صبر مى كند كه خداوند همه فرزندانش – حتى يوسف را به او بازگرداند.
اين بزرگ ترين امتياز مردمان با ايمان و توكل كنندگان بر خدا و مردان الهى است كه در هيچ حالى خود را نمى بازند و در برابر هيچ بلا و مصيبتى به هر اندازه هم كه سخت و دشوار باشد، تعادل روحى خود را از دست نمى دهند، زيرا اينها در چنين مواقعى به محكم ترين پناه گاهها پناه مى برند و به نيرومندترين قدرت ها اعتماد مى كنند.
بايد گفت كه اين خود مهم ترين فايده ظاهرى ايمان به خدا و توجه به مبدا اعلاى جهان هستى است كه نوميدى و ياءس را در هر حالى از انسان دور مى كند و دل را به آينده زندگى اميدوار مى سازد.