ای بهار مهربانم! با طلوعت در زمین روشنی را جمعه فردا تکلم میکنی شاعر: سید حکیم بینش
ادامه نوشته »بنده خدا
من از قبیله شبم ولی تو روشنی تبار
من از قبیله شبم ولی تو روشنی تبار ببین چه ساده روز را نشستهام به انتظار چه فصل سرد و ساکتی پناه بر تو ای بزرگ! چرا نمیرسم به تو چرا نمیشود بهار … به آسمان نمیرسم به حجم سبز خانهات دلم به انتظار تو، تو بر ستارهها سوار شاعر: نرگس ایمانیان
ادامه نوشته »ماندیم زدیدار تو آواره و حیران
ماندیم زدیدار تو آواره و حیران ای عشق خدایی همه ای چشمه ی جوشان! چشمان شقایق همه در راه تو مانده است ای شور غزل در نفس سبز بهاران دیریست در اندیشه ی خود غوطه ورم تا با نام تو آذین شود این سینه به عرفان… مولود تویی وعده ی موعود تویی تو برگرد عدالت بنما ظلم بسوزان تو …
ادامه نوشته »دوباره فصل شکفتن، دوباره شبنم ماه
دوباره فصل شکفتن، دوباره شبنم ماه دوباره خاطرهای از طراوتی دلخواه پُر از نشانة شوق است کهکشان خیال پر از صدای تماشاست کوچههای نگاه گذشت یازده، امشب شب دوازده است که عکس ماه بیفتد میان برکه و چاه … کجاست ماه تمامی که عین خورشید است سروربخش به ناگاه جانِ جانآگاه … بیا که دست امید است و دامن …
ادامه نوشته »بدون رویش چشمانت ای گل نرگس!
بدون رویش چشمانت ای گل نرگس! برای خویش نداریم جز بهاری زرد
ادامه نوشته »برای دیدن روی مه تو جان جهان!
برای دیدن روی مه تو جان جهان! به چارسوی زمین اسب شوق میرانیم بیا بیا که بهاران شود زمستانها بیا که در قدمت، سر، چو گل، برافشانیم شاعر: علی دانشور
ادامه نوشته »اى سبزتر از شعر بهاران! مولا!
اى سبزتر از شعر بهاران! مولا! بى روى تو افسرده چو چوبیم بیا شاعر: پیمان سگوند
ادامه نوشته »اى کاش که انتظار معنى مى شد
اى کاش که انتظار معنى مى شد بى تابى جویبار معنى مى شد وقتى که سحر شکوفه صبح دمید با آمدنت بهار معنى مى شد شاعر: کریم علی زاده
ادامه نوشته »شك نيست كه دشمن خزان ميآيد
شك نيست كه دشمن خزان ميآيد اميد بهار باوران ميآيد اين باغ دوباره ميشكوفد از تو آن روز كه صاحب الزمان ميآيد شاعر: بهمن نشاطی
ادامه نوشته »بیا که بیتو جهان، از گلایه لبریز است
بیا که بیتو جهان، از گلایه لبریز است بهار، بیتو به رنگ غروب پاییز است بیا که فاجعه میبارد از زمین و زمان ز اشک و خون، دل یارانِ حق، گهر ریز است شاعر: هوروش نوابی
ادامه نوشته »