241، ميوه درخت نيكى قال اميرالمؤ منين عليه السلام : غَارِسُ شَجَرَةِ الْخَيْرِ مُجْتَنِيهَا أَحْلَى ثَمَرَةٍ. درخت نيكى را به نشان زيرا شيرين ترين ميوه ها را از آن خواهى چيد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص350 درخت خير را هر جا تو بنشان ****از اين زرعت نمى گردى پشيمان ثمرهاى فراوان بهرت آرد ****كه شيرين تر زشيرين ميوه …
ادامه نوشته »بنده خدا
240، گفتگو با عالم
240، گفتگو با عالم قال اميرالمؤ منين عليه السلام : غَنِيمَةُ الْأَكْيَاسِ مُدَارَسَةُ الْحِكْمَةِ. بهره غنيمت بردن افراد هوشمند، گفت و شنود مطالب علم و دانش است . عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص348 چو گنج زيركان گفت شنود است ****بمدرس بابى از حكمت گشوده است اگر با او در صحبت گشائى ****زنقد گنج او سهمى ربائى
ادامه نوشته »239، ساتر عيبها
239، ساتر عيبها قال اميرالمؤ منين عليه السلام : غَطُّوا مَعَايِبَكُمْ بِالسَّخَاءِ فَإِنَّهُ سَتْرُ الْعُيُوبِ . عيوب خويش را با بخشش بپوشيد، زيرا كه بخشش پرده پوش عيبها است . تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص379 گشائى گر كف جود و سخارا ****تو اندر پرده كردى عيبها را چو آرى دست بخشش را تو در كار ****طرفدارت بهر …
ادامه نوشته »238، عقل پوشاننده
238، عقل پوشاننده قال اميرالمؤ منين عليه السلام : غِطَاءُ الْعُيُوبِ الْعَقْل. عقل و خرد پوشش و ساتر عيوب است . تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ؛ ص53 عيوبت را بپوشد عقل و دانش ****شود فعلت سزاوار ستايش بود عقلت بهر عيب تو ساتر ****عيوبت را كند جهل تو ظاهر
ادامه نوشته »237، فريب فرساينده
237، فريب فرساينده قال اميرالمؤ منين عليه السلام : غُرُورُ الْأَمَلِ يُنْفِدُ الْمَهَلَ وَ يُدْنِي الْأَجَلَ . فريب آرزوهاى دور و دراز را خوردن ، دوران زندگانى را تمام مى كند، و اجل را نزديك مى سازد. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص314 چو در دل آرزوئى پرورانى ****فريبى خورده اى در زندگانى هنوز از آرزويت گل نچيدى …
ادامه نوشته »236، خير ناگهانى
236، خير ناگهانى قال اميرالمؤ منين عليه السلام : رُبَّ خَيْرٍ وَافَاكَ مِنْ حَيْثُ لَا تَرْتَقِبُهُ. چه بسا خير و خوبى كه از جائى كه چشم اميد ندارى بتو مى رسد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص267 بسا خيريكه ناگه سويت آيد ****برويت باب خوشحالى گشايد زجاهائيكه چشم از وى ندارى ****كه آن را در حساب خويش آرى
ادامه نوشته »235، فصل بهتر از وصل !
235، فصل بهتر از وصل ! قال اميرالمؤ منين عليه السلام : رُبَّ مُوَاصَلَةٍ خَيْرٌ مِنْهَا الْقَطِيعَةُ. چه بسا پيوند و وصلتى را بريدن بهتر از آن پيوند است . عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص267 بسا پيوند و وصلتهاى ناجور ****كه دارد مردمى را زنده در گور بريدن بهتر از پيوند باشد ****اگر قومى از آن خرسند باشد
ادامه نوشته »234، اعتراف بهتر از پوزش
234، اعتراف بهتر از پوزش قال اميرالمؤ منين عليه السلام : ربَّ جُرْمٍ أَغْنَى عَنِ الِاعْتِذَارِ عَنْهُ الْإِقْرَارُ بِه. چه بسا جرمى كه اقرار كردن به آن شخص را از پوزش خواستن از آن گناه بى نياز مى سازد. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص195 بسا جرمى كه گر اقرار دارى ****ديگر مستغنى از هر اعتذارى زاقرار ار …
ادامه نوشته »233، بيگانه نزديك
233، بيگانه نزديك قال اميرالمؤ منين عليه السلام : رُبَّ بَعِيدٍ أَقْرَبُ مِنْ كُلِ قَرِيب چه بسا شخص غريب بيگانه اى كه از هر قوم و خويش نزديكى نزديكتر است ! تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص430 بسا بيگانگان دور و تفكيك ****كه باشد بهر تو نزديك نزديك اگر چه از قرابت با تو دور است ****زكردارش بچشمت …
ادامه نوشته »232، قاتل دانشمند
232، قاتل دانشمند قال اميرالمؤ منين عليه السلام : رُبَ عَالِمٍ قَتَلَهُ عِلْمُهُ. چه بسا دانشمندى كه كردارش او را بكشتن دهد، چون بعملش عمل نكرده است . عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص266 چه بسيار عالمى كز علم خود زار ****بدست قاتل خود شد گرفتار بتن بس جامه زعلم بى عمل دوخت ****در آتش چون درخت بى ثمر …
ادامه نوشته »