181، آرام باش قال اميرالمؤ منين عليه السلام : سَوْفَ يَأْتِيكَ مَا قُدِّرَ لَكَ فَخَفِّضْ فِي الْمُكْتَسَب. بزودى آنچه برايت مقدر شده است بتو مى رسد، بنابراين در كار و كسب آرام و بى طمع باش .تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص396 زود آيد آنچه تقدير تو هست ****تو مشو در زندگى مغرور و مست سرعت اندر كار …
ادامه نوشته »بنده خدا
180، آقاى بهشتيان
180، آقاى بهشتيان قال اميرالمؤ منين عليه السلام : سَادَةُ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْأَسْخِيَاءُ وَ الْمُتَّقُونَ. مهتر و آقاى بهشتيان ، پرهيز كاران انديشمند و خداترس هستند. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص283 هست آقا در بهشت جاودان ****هر كه باشد متقى اندر جهان هر كه شد پرهيز كار انديشناك ****با دل خوش مى رود در زير خاك
ادامه نوشته »179، نشانه همت بلند
c قال اميرالمؤ منين عليه السلام الْفِعْلُ الْجَمِيلُ يُنْبِئُ عَنْ عُلُوِّ الْهِمَّةِ . كار نيك بجا آوردن نمودارى از بلند همتى انسان است . تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص153 هر كه نيكو كار باشد در جهان ****از علو همتش باشد بدان باشد او از مردم صاحب اثر ****هست مانند درخت پرثمر
ادامه نوشته »178، سود معنوى و مادى
178، سود معنوى و مادى قال اميرالمؤ منين عليه السلام : أَخٌ تَسْتَفِيدُهُ خَيْرٌ مِنْ أَخٍ تَسْتَزِيدُهُ. برادرى كه با عملش تو را سود رساند، بهتر از برادريست كه مالش تو را افزون رساند. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص126 آن برادر كز عمل سودت رساند ****به از آن كوبر تو اموالى رساند مالى فانى مى شود، اما عمل …
ادامه نوشته »177، اصالت شخصيت
177، اصالت شخصيت قال اميرالمؤ منين عليه السلام : احْتِمَالُ الدَّنِيَّةِ [الْأَذِيَّةِ] مِنْ كَرَمِ السَّجِيَّة. رنج و زشتى ناكسان را بر خويشتن هموار كردن ، از خوش سرشتى انسان است . تصنيف غرر الحكم و درر الكلم؛ ص420 هر كه رنج و زشتى از ناكس كشد ****لب اگر نگشود نزد خود برد او بود يك آدم نيكو سرشت ****قابليت دارد …
ادامه نوشته »176، مصائب مساوى
176، مصائب مساوى قال اميرالمؤ منين عليه السلام : الْمَصَائِبُ بِالسَّوِيَّةِ مَقْسُومَةٌ بَيْنَ الْبَرِيَّة. مصيبتها به طور تساوى و يكسان ميان مردم تقسيم شده و هر كس به اندازه توانائيش آن را تحمل كند. تحف العقول ؛ النص ؛ ص214 از مصائب در ميان بندگان ****بالسويه كرده حق تقسيم آن با توانائى هر كس آن حكيم ****كرده قسمت چونكه او …
ادامه نوشته »175، سنگ غصبى
175، سنگ غصبى قال اميرالمؤ منين عليه السلام : الْحَجَرُ الْغَصْبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا. سنگ غصبى كه در خانه باشد و يا مصالح ديگرى كه غصبى باشد، گرو خرابى آن خانه است و عاقبت خرابش خواهد كرد. وسائل الشيعة ؛ ج25 ؛ ص386 اگر سنگى بود غصبى بخانه ****بود ويرانيش را آن نشانه يكى خشت ار زغصبى در …
ادامه نوشته »174، بيمارى حماقت
174، بيمارى حماقت قال اميرالمؤ منين عليه السلام : الْحُمْقُ دَاءٌ لَا يُدَاوَى وَ مَرَضٌ لَا يَبْرَأ. ابلهى درد بى درمانى است كه دوا نپذيرد، و بيمارى است كه از سر انسان دست بردار نيست ! تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص76 حماقت درد بيدرمان جان است ****بهر جا پانهد آن را نشان است يكى درديست اندر ريشه …
ادامه نوشته »173، نيكى نا اهل
173، نيكى نا اهل قال اميرالمؤ منين عليه السلام : الْكَرَامَةُ تُفْسِدُ مِنَ اللَّئِيمِ بِقَدْرِ مَا تُصْلِحُ مِنَ الْكَرِيمِ. نيكى بهمان اندازه كه از رادمرد موجب صلاح است از سوى نا اهل موجب فساد است . زيرا ناكس اگر كار خوبى هم بكند منت مى گذارد و گاهى باعث آبروريزى مى گردد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص63. كرامت …
ادامه نوشته »172، از جا خيز
172، از جا خيز قال اميرالمؤ منين عليه السلام : أَكْرِمْ ضَيْفَكَ وَ إِنْ كَانَ حَقِيراً وَ قُمْ عَنْ مَجْلِسِكَ لِأَبِيكَ وَ مُعَلِّمِكَ وَ إِنْ [لَوْ] كُنْتَ أَمِير. مهمان را گرامى دار اگر چه كوچك باشد و از براى پدر و آموزگار خود از جا برخيز و احترام كن اگر چه امير باشى . تصنيف غرر الحكم و درر الكلم …
ادامه نوشته »