بنده خدا

كس نبيند مگر خود را

كس نبيند مگر خود را مولوى محمد حسن در تعليم نهم مقدمه التاويل المحكم فى متشابه فصوص ‍ الحكم (181) گويد: واضح باد كه از شيخ اكبر، عين القضاة همدانى قدس سره در بعض رسايل منقول است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم را هفت صد بار در خواب ديدم ، و هر مرتبه تعليم حقايق …

ادامه نوشته »

خواب كتاب

خواب كتاب گاهى رؤ ياها صادق است : يك بار خوابى ديدم و آن اين بود كه كتابى با مشخصات معين را از كسى خريدارى مى نمايم . كتابى كه جلد آن تقريبا كهنه شده و گوشه اى زا اوراق آن را هم گويى موش خورده است ، فردا صبح در بازار همان كتاب را با عين همان ويژگى ها، …

ادامه نوشته »

بيدارى در خواب

بيدارى در خواب در حدود سيزده چهارده ساله بودم ، شبى در خواب ديدم كه در ميان باغى هستم ، به انواع درختان ميوه دار آراسته . شخصى را مى بينم كه قدّى معتدل و قدكى بركى در بر و كلاهى كشيده بر سر دارد. سلام كرد و پرسيدم : ((كيستى ؟)) گفت : ((مولوى ام .)) گفتم : ((همان …

ادامه نوشته »

رؤ ياى صادقانه

رؤ ياى صادقانه هر كسى در مدت زندگى خود خواب هايى مى بيند، اين كمترين وقتى در عالم خواب لوحى زرين را از دستى سيمين گرفت كه در آن به زيباترين خط درخشنده و فروزان با آب طلا نوشته بود: يا حسن خذ الكتاب بقوة . و نيز وقتى در عالم خواب مرحوم استاد آيت الله حاج شيخ محمد تقى …

ادامه نوشته »

رؤ ياى شيرين

رؤ ياى شيرين راقم گويد: در شب چهارشنبه بيست و نهم جمادى الاولى سنه 1405ه‍ ق : اول اسفند 1363 ه‍ ش چون پاسى از شب بگذشت ، مزاج بناى بهانه را گذاشت بالاخره تعشى خفيفى حاصل شد ولى از بيم آن تا دوازده نصف شب بيدار بودم و با خواب جنگيدم و براى هضم غذا صبر كردم و اكثر …

ادامه نوشته »

ديو اعوذ خوان ، شيطان لا حول خوان

ديو اعوذ خوان ، شيطان لا حول خوان عزيز نسفى در انسان كامل گويد (ص 227): در ولايت خود بودم در شهر نسف ، شبى پيغمبر را صلى الله عليه و آله و سلم به خواب ديدم فرمود كه : يا عزيز ديو اعوذ خوان و شيطان لاحول خوان را مى دانى ؟ گفتم : نه يا رسول الله . …

ادامه نوشته »

پيش بينى آينده

پيش بينى آينده اين قضيه كه من مى نويسم به خوبى واضح مى كند كه هر چيزى كه بعد از اين بايد واقع شود حتمى الوقوع است حتى حادثه جزئى . يك روز صبح با دقت زياد كتابت مهم و طولانى داشتم به زبان انگليسى ، وقتى صفحه سيّم را تمام كردم به جاى آن كه ظرف شن را بردارم …

ادامه نوشته »

حديث برزخى

حديث برزخى روزى به محضر مبارك استادم جناب آيت الله محمد آقاى غروى آملى – رضوان الله تعالى عليه – تشرّف حاصل كرده بودم ، به من فرمود: اين عبارت را در جايى ديده ايد كه الامام اءصله دائم ، و نسله دائم ، عرض كردم : خير در جايى نديده ام ، چه جمله شگفت و شيوا و شيرين …

ادامه نوشته »

صعود روح مؤ من

خواب و رؤ ياهاى صادقانه صعود روح مؤ من نوفلى گفت : به امام صادق عليه السلام عرض كردم : مؤ من خوابى مى بيند و همان گونه خواهد بود كه ديده است . و چه بسا كه خواب مى بيند و واقعيتى ندارد. امام عليه السلام در جواب فرمود: مؤ من كه خوابيده است روح او حركتى مى كند …

ادامه نوشته »

حرفى از دنيا نزنيد

حرفى از دنيا نزنيد نكته اى بلند از استادم ، شادروان جناب علامه آقا سيد محمد حسن الهى طباطبايى تبريزى ، جانم به فدايش ، به يادگار دارم . روزى در شيخان قم به حضور مباركش افتخار تشرف داشتم و هيچ گاه در محضر فرخنده اش يك كلمه از دنيا و از كسى گله و شكوى و حرف كم و …

ادامه نوشته »