بنده خدا

رام شدن استر سركش !

رام شدن استر سركش !   احمد بن حارث قزوينى مى گويد: با پدرم (حارث ) در شهر سامره بوديم ، پدرم نگهبان و سرپرست دامهاى كاروان سراى منسوب به امام حسن عسكرى (ع ) بود، در آن هنگام ، در نزد (المستعين ) (دوازدهمين خليفه عباسى ) استرى بود كه از نظر زيبائى و قامت بلند و چالاكى ، …

ادامه نوشته »

نمونه اى از كرم و بزرگوارى امام حسن عسكرى (ع )

نمونه اى از كرم و بزرگوارى امام حسن عسكرى (ع )   محمد بن على بن ابراهيم بن موسى بن جعفر (ع ) مى گويد: به تهديستى و فقر مبتلا شده بوديم و زندگى را به سختى مى گذرانديم ، پدرم (على بن ابراهيم ) گفت نزد اين مرد (امام حسن عسكرى ) برويم ، زيرا او به جوانمردى و …

ادامه نوشته »

پاسخ ابن خانق به جعفر كذاب

پاسخ ابن خانق به جعفر كذاب   (جعفر كذاب يكى از پسران امام هادى (ع )، و يكى از برادران امام حسن عسكرى (ع ) بود و بعد از پدرش ، به دروغ ادعا كرد كه من امام بعد از او هستم ، با اينكه فردى فاسق و شرابخوار بود، او بعد از وفات امام حسن عسكرى (ع ) نيز …

ادامه نوشته »

ترفند خليفه در كتمان شهادت امام حسن عسكرى (ع )

ترفند خليفه در كتمان شهادت امام حسن عسكرى (ع )  احمد بن عبيد الله بن خاقان مى گويد: هنگامى كه امام حسن عسكرى (ع ) در بستر بيمارى و رحلت قرار گرفت ، بيمارى او را به پدرم عبيد بن خاقان (يكى از صاحب منصبان بزرگ دستگاه خلافت عباسى ) خبر دادند، پدرم بى درنگ سوار شد و به دربار …

ادامه نوشته »

گواهى دشمنان به كمالات امام حسن عسكرى (ع )

گواهى دشمنان به كمالات امام حسن عسكرى (ع )  احمد بن عبيدالله بن خانق (از طرف طاغوت وقت ، معتصم عباسى ، پانزدهمين خليفه عباسى ) متصدى ارضى و ماليات آن ، در قم بود، روزى در مجلس او از علويان و مذاهبشان ، سخن به ميان آمد، او اين داستان را نقل كرد: من در شهر سامره ، مردى …

ادامه نوشته »

ملاقات مرد يمنى (فرزند حبابه و البيه ) با امام حسن عسكرى (ع )

ملاقات مرد يمنى (فرزند حبابه و البيه ) با امام حسن عسكرى (ع )  ابو هاشم جعفرى مى گويد: در حضور امام حسن عسكرى (ع ) بودم ، يك نفر از اهل يمن اجازه ورود طلبيد، سپس به محضر آن حضرت آمد، ديدم مردى فربه ، بلند قامت و تنومند است ، هنگام ورود، به عنوان امامت بر امام حسن …

ادامه نوشته »

تعيين امامت امام حسن عسكرى (ع ) توسط پدر

معصوم سيزدهم امام حسن عسكرى عليه السلام   تعيين امامت امام حسن عسكرى (ع ) توسط پدر   يكى از پسران امام هادى (ع )، محمد نام داشت (كه اكنون به امامزاده سيد محمد معروف است و مرقد شريفش در چند فرسخى شهر سامره واقع شده ) اين بزرگوار در زمان پدرش امام هادى (ع ) از دنيا رفت ، …

ادامه نوشته »

دوا رسانى امام هادى به بيمار

دوا رسانى امام هادى به بيمار  شخصى به نام (زيدبن على ) مى گويد: (به بيمارى سختى مبتلا شدم ، شبانه پزشك آوردند پزشك دستور به خوردن دوائى داد تا در آن شب و چند روز بخورم بلكه خوب شوم ، چنان دوائى را پيدا نكردم هنوز پزشك از خانه بيرون نرفته بود كه (نصر) (خدمتكار امام هادى ) به …

ادامه نوشته »

تسليم نشدن امام در برابر هوسهاى طاغوت

تسليم نشدن امام در برابر هوسهاى طاغوت   (متوكل سعى وافر داشت تا امام هادى (ع ) را جزء اطرافيان خود كند، تا آن حضرت همكاسه و همدمش گردد و بدين وسيله آبرو و شخصيت امام هادى (ع ) را از نظرها ساقط نمايد، متوكل در اين مورد، پافشارى و ترفندهاى بسيارى نمود، ولى در برابر مقاومت آن حضرت ، …

ادامه نوشته »

نامه هاى امام هادى (ع ) براى حفظ شيعيان

نامه هاى امام هادى (ع ) براى حفظ شيعيان   على بن محمد نوفل مى گويد: محمد بن فرج (يكى از اصحاب موثق امام جواد و امام هادى ) به من نامه نوشت : (اى محمد! كارهايت را سر و سامان بده و مراقب خودت باش ) من كارهايم را جمع و جور كردم ، ولى ندانستم منظور امام چيست …

ادامه نوشته »