سليمان (ع) روزى نشسته بود و نديمى با وى . ملك الموت (عزرائيل ) در آمد و تيز در روى آن نديم مىنگريست . پس چون عزرائيل بيرون شد ، آن نديم از سليمان پرسيد كه اين چه كسى بود كه چنين تيز در من مىنگريست؟ سليمان گفت: ((ملك الموت بود .)) نديم ترسيد . از سليمان خواست كه باد …
ادامه نوشته »بنده خدا
6 – ناخلف باشم اگر من …
چهل بار، حج به جا آورده بودم و در همه آنها، جز توكل زاد و توشهاى همراه خود نداشت . در آخرين حج خود، در مكه، سگى را ديد كه از ضعف مىناليد و گرسنگى، توش و توانى براى او نگذاشته بود . شيخ كه مردم او را ((نصر آبادى )) خطاب مىكردند، نزديك سگ رفت و چاره او را …
ادامه نوشته »5 – فرمان شگفت
ابو عبدالله محمد بن خفيف شيرازى، معروف به شيخ كبير، از عارفان بزرگ قرن چهارم هجرى است . وى عمرى دراز يافت .سخنان و روايات منسوب به او در آثار صوفيان اهميت بسيار دارد. هميشه در سير و سفر بود و پدرش مدتى بر ((فارس)) حكومت مىكرد . در سال 371 هجرى قمرى درگذشت و اكنون مزار او در يكى …
ادامه نوشته »4 – همان كس
كافرى، غلامى مسلمان داشت . غلام به دين و آيين خود سخت پايبند بود و كافر، او را منعى نمىكرد . روزى سحرگاه، غلام را گفت: طاس و اسباب حمام را برگير تا برويم . در راه به مسجدى رسيدند. غلام گفت:اى خواجه!اجازت مىفرمايى كه به اين مسجد داخل شوم و نماز بگزارم. خواجه گفت: برو؛ ولى چون نمازت را …
ادامه نوشته »3 – آفتاب و مهتاب
پيرى، از مريدان خود پرسيد: ((هيچ كارى و اثرى از شما سر زده است كه سودى براى ديگرى داشته باشد؟ )) يكى گفت: (( من امير بودم . گدايى به در خانه من آمد. چيزى خواست . من جامه خود و انگشتر ملوكانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درويشان پيوستم .))
ادامه نوشته »2 – چه كنم با شرم؟
مردى از اهل حبشه نزد رسول خدا صلوات الله عليه و آله آمد وگفت: (( يا رسول الله!گناهان من بسيار است . آيا در توبه به روى من نيز باز است؟ )) پيامبر (ص) فرمود: (( آرى، راه توبه بر همگان، هموار است . تو نيز از آن محروم نيستى . )) مرد حبشى از نزد پيامبر (ص)رفت . مدتى …
ادامه نوشته »1 – دوزخى كيست؟
جعفر بن يونس، مشهور به ((شبلى )) ( 335- 247) از عارفان نامى و پر آوازه قرن سوم و چهارم هجرى است . وى در عرفان و تصوف شاگرد جنيد بغدادى، و استاد بسيارى از عارفان پس از خود بود.
ادامه نوشته »كتاب حاضر
110 حكايت كوتاه در اين مجموعه گرد آمدهاند؛ با چند ويژگى: 1 . شمار آنها را به 110 رسانديم تا بدين راه، عرض ارادتى كرده باشيم به ساحت قدس علوى كه سرسلسله عارفان و پارسايان است . ? 2. در همه اين حكايات، جنبه تعليمى و تربيتى آنها در لحاظ بوده است . بدين ترتيب، همه آنها، با خود پيامى …
ادامه نوشته »پيشكش به خاك نجف آن جا كه روح عاطفه ها و حقيقت عرفان آرميده است
آن را كه دل از عشق پر آتش باشد – – هر قصه كه گويد همه دلكش باشد تو قصه عاشقان همى كم شنوى – – بشنو بشنو كه قصه شان خوش باشد و گفت: هر كه به مقدار يك سبع از قرآن و حكايت پارسايان در شبانهروزى بر خود عرضه نكند، دين خويش به سلامت نتواند داشت . …
ادامه نوشته »سخن چين خون آلود
روباه حيوانى بسيار زيرك و حيله گر است گويند وقتى كيك و پشه بر او فراوان اجتماع مى كنند تكه اى از پوست حيوان مرده يا پشمى را به دهان مى گيرد، دست و پاى خود را كم كم در آب فرو مى برد. حشرات همينكه احساس آب مى كنند حركت نموده بجاى ديگرى مى نشينند رفته رفته تمام بدنش …
ادامه نوشته »