72 – نجات از اسيرى و به روزى حلال رسيدن مرحوم آقا ميرزا محمود شيرازى كه چند داستان از ايشان نقل گرديد فرمود شنيدم از مرحوم حاج ميراز حسن ضياءالتجار شيرازى كه سالها در شيراز و اخيرا در تهران داروخانه ((عمده فروشى )) داشت ، سالى به قصد زيارت كربلا از طريق كرمانشاه همراه قافله حركت كردم و الاغى كرايه …
ادامه نوشته »بنده خدا
فدا شدن سگى براى صاحبش
71 – فدا شدن سگى براى صاحبش و نيز مرحوم حاج شيخ سهام الدين مزبور نقل كرد از پدرش و آن مرحوم از جدش كه وقتى مرحوم حسينعلى ميرزا فرمانفرما در كنار دريا برهنه مى شود كه در دريا شنا كند، سگى كه داشته مانعش مى شود، فرمانفرما به سگ اعتنايى نمى كند و آماده رفتن در آب مى شود، …
ادامه نوشته »حيايى غريب از سگ
70 – حيايى غريب از سگ و نيز مرحوم آقاى بلادى فرمود يكى از بستگانم كه چند سال در فرانسه براى تحصيل توقف داشت در مراجعتش نقل كرد كه در پاريس خانه اى كرايه كردم و سگى را براى پاسبانى نگاهداشته بودم ، شبها درب خانه را مى بستم و سگ نزد در مى خوابيد و من به كلاس درس …
ادامه نوشته »آنچه صلاح است بايد خواست
69 – آنچه صلاح است بايد خواست مرحوم آقاى سيد عبداللّه بلادى ، ساكن بوشهر فرمود وقتى يكى از علماى اصفهان با جمعى به قصد تشرف به مكه معظمه و حج خانه خدا از اصفهان حركت كردند و به بوشهر وارد شدند تا از طريق دريا مشرف شوند پس از ورود آنها ازطرف سفارت انگليس سخت جلوگيرى كردند و گذرنامه …
ادامه نوشته »نجات از هلاكت
68 – نجات از هلاكت و نيز مرحوم خلوصى مزبور نقل مى كرد در سى سال قبل (تقريبا) پيرمرد صالحى كه از بستگانش بود (و بنده نام او را فراموش كرده ام ) كه مى گفت در سن جوانيم يكى از بستگانم كه خانه اش دروازه اصفهان بود، شب جمعه مجلس عروسى داشت و مرا هم دعوت نمود. من به …
ادامه نوشته »حسابى عجيب
67 – حسابى عجيب مرحوم آقا ميرزا مهدى خلوصى رحمة اللّه عليه كه قريب بيست سال توفيق رفاقت باايشان نصيب شده بود نقل كرد كه در زمان عالم عامل و زاهد عابد آقاى ميرزا محمد حسين يزدى (كه در 28 ربيع الاول 1307 مرحوم شدند و در قبرستان غربى حافظيه مدفون گرديدند) در باغ حكومتى مجلس ضيافت و جشن مفصلى …
ادامه نوشته »تربت خونين
66 – تربت خونين مرحوم حاجى مؤ من كه داستانهاى 36 تا 43 از او نقل گرديد فرمود وقتى مخدره محترمه اى كه نماز جمعه را با مرحوم آقا سيد هاشم در مسجد سردزك ترك نمى كرد به من خبر داد كه مقدار نخودى تربت اصل حسينى عليه السلام به من رسيده و آن را جوف كفن خود گذارده ام …
ادامه نوشته »بزرگى مصيبت حضرت اباعبداللّه الحسين (ع )
65 – بزرگى مصيبت حضرت اباعبداللّه الحسين (ع ) آقاى شيخ على موحد كه در ايام عاشورا به قصد ترويج و نشر احكام به سمت لارستان رفته بودند، پس از مراجعت نقل كردند كه در فداغ اعلا مرودشت توقف داشتند، روز تاسوعا چند نفر خبر آوردند كه شب گذشته از درخت سدرى كه در چهار فرسخى است نورى شبيه ماهتاب …
ادامه نوشته »تعبيرى درست
64 – تعبيرى درست جناب آقاى سيد ضياءالدين تقوى كه چند سال است از شيراز به تهران مهاجرت نموده و آنجا مقيم شده اند نقل فرمودند كه روزى در منزل مرحوم آقاى شرفه (در آن زمان مرحوم سيد شرفه بزرگ منبريهاى شيراز بود) ميهمان بودم و همانجا در خواب قيلوله (پيش از ظهر) ديدم آيت اللّه آقا سيد على مجتهد …
ادامه نوشته »استشفا به قرآن مجيد
63 – استشفا به قرآن مجيد آقاى سيد محمود حميدى گفت كه در مرض عمومى آنفلوآنزا كه بيشتر اهالى شيراز به آن مبتلا شدند (محرم 1337 هجرى قمرى ) من و اهل خانه ام همه مبتلا شديم و من از شدت مرض بيهوش شدم ، در آن حال سيد جليل مرحوم آقا سيد ميرزا (امام جماعت مسجد فتح ) را …
ادامه نوشته »