اسلام شناسی -شهدا

 وظیفه اصلی شما تحصیل علم است پس وظیفه خود را با اعمال دیگر اشتباه نگیرید ستواندوم شهید سید مجتبی حسینی خاطره روزی که احمد با شادی و شعف بسیار زیاد به خانه آمد را هیچ گاه نمی توانم فراموش کنم، روزنامه ای در دست داشت آن را به من داد و گفت : « با دقت این خبر را بخوانم» …

 نماز برّنده ترين سلاح براي نابودي دشمنان خدا و كمال انسانيت و كوبنده‌ترين سلاح براي دشمنان است. شهيد حميد پورسعيد خاطره یک بار از علی پرسیدم : «راستی این همه که جبهه بوده ای نگفتی چه کاره هستی؟» خنده ای کرد و با مزاح پاسخ داد:«هیچی، صدامیان روی دیوارها شعار می نویسند، ما هم می رویم آن ها را رنگ …

اما تو ای برادر عراقی! اگرچه تو مأموری و قاتلِ جان من، اما من تو را برادر خود می‌دانم. از تو خواهم گذشت. اگر خدا اجازه دهد، اوّل کسی را که شفاعت کنم، تو هستی آماده باش و غمی به دل راه مده. وحشتی نداشته باش. سینه‌ی من آماده است. تو خون مرا خواهی ریخت، اما من امیدوارم با ریخته …

اگر جنازه‌ای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید: (یا زهرا علیها السلام). شهید محمد تورجی زاده خاطره یک روز محمد را دیدم که خیلی ناراحت است، از او علتش را پرسیدم، در حالیکه می گریست گفت:«این چه وضعی است، بیت المال را بیهوده مصروف می کنیم، اما هیچ حمله ای نمی شود، خیلی کسل شده ام، من …

از همه مردم مي خواهم که به ريسمان خدايي چنگ زنيد و از تفرقه بپرهيزيد و گرنه مديون خون شهدا هستيد. شهيد علي ابوالحسني خاطره در منطقه 112 فکه، پیکر شهیدی اول میدان مین روی زمین بود. اطرافش مملو از مین منوّر بود. مین منوّر شعله بسیار زیادی دارد به حدی که می گویند کلاه آهنی را ذوب می کند. …

 اگر می خواهید در مبارزات خویش پیروز و موفّق باشید،هدفی روشن و صریح،اراده ای قوی داشته باشید و هر چه دارید در راه هدف ایثار و گذشت نمائید که اگر هدف الهی شد جان که هیچ،هیچ چیزی ارزش ندارد. سردار شهید اصغر علیپور خاطره هر چی از پشت در آشپزخونه خواهش کردم ، فایده نداشت. درو بسته بود و میگفت …

اگر وقت و عمر بی جا مصرف گردد سرمایه باختن و عقبگرد است. استاد شهید مرتضی مطهری خاطره از حرفهایی که بالای منبر میزد، معلوم بود پایین نیامده دستگیرش می کنند. کسی نفهمید برقها چطور یکدفعه قطع شد، عبا و عمامه جایش را به کت و شلوار داد و بعد هم … ساواک مانده بود و یک منبر خالی …  …

 از بیت المال خوب نگهداری کنید. شهید غلامعلی موحدی دهنوی خاطره كارمان برعكس شده بود بجاي اينكه خانواده داماد براي پايين آوردن مهريه چانه زني كنند براي بالا آوردنش اصرار ميكردند!!! از آنها اصرار از دكتر انكار!! چون ايشان اصلا مصائل مالي را عامل اساسي نمي دانستند،وقتي از حسن خلق و ديانت داماد اطمينان پيدا ميكردند بقيه مسائل را حل …

می خواهم با لسانی خوش و برخوردی اسلامی و انسانی عمل نمایید و از افراط و تفریط به شدت پرهیز نمایید. شهید حسن آرم خاطره کتابچه ی دعای کمیل باهاش بود. بعد از هر نمازی ، فرازهایی از دعا را می خواند. یک بار به شوخی بهش گفتم : آقا محمد ، دعای کمیل ما شب های جمعه است؛ چرا …

بکوشید تا عاشق شوید چرا که مسیر عشق بی انتهاست ” مبدأش کربلا ، مقصدش تا خداست “. شهید علی رضوانی خاطره با غیظ نگاهش می کنم .می گویم « اخوی ! به کارت برس. » می گوید « مگه غیر اینه ؟ ما این جا داریم عرق می ریزیم تو این گرما ؛ آقا فرماند ده لشکر نشسته ن …