اسلام شناسی -شهدا

کلام شهدا:شهيد حسن ترك

کلام شهدا نزديك عمليات بود. مى دانستم دختردار شده. يك روز ديدم سرِ پاكت نامه از جيبش زده بيرون. گفتم «اين چيه؟» گفت «عكس دخترمه.» گفتم «بده ببينمش.» گفت «خودم هنوز نديده مش.» گفتم «چرا؟» گفت «الآن موقع عملياته. مى ترسم مهرِ پدر و فرزندى كار دستم بده. باشه بعد.» منبع: شهید مهدی زین الدین شهيد حسن ترك خاطره ای …

ادامه نوشته »

کلام شهدا:شهيد فتح الله رستم زاده

پنج سالش بود که گذاشتمش مکتب قرآن یاد بگیره توی شش سالگی روخوانی قرآن بلد شد بعضی سوره هاش را هم حفظ کرد. صبح های زود همیشه با خواهرش می نشستند روی ایوان خانه با صدای بلند قرآن می خواندند. منبع: محمود کاوه شهيد فتح الله رستم زاده خاطره ای از شهدا  پنج سالش بود که گذاشتمش مکتب قرآن یاد …

ادامه نوشته »

کلام شهدا:شهيد حميد رضا بهبود

کلام شهدا بچه ها را بر میداشتیم و به دنبال آقا به روستاها می رفتیم. با توجه به تبلیغات ضدروحانی رژیم، ایشان جاهایی را انتخاب می کرد که سختی بیشتر و نیاز شدیدتر داشته باشند و به نوعی از نظر شرایط، زندگی در آنها مشکل تر باشد. در ورود ما به بعضی از روستاها با استقبال سرد روستائیان مواجه می …

ادامه نوشته »

کلام شهدا:شهید حاج حسین خرازی

دكتر چمران را كه از اتاق عمل مى ‏آوردند، مى‏خندید. فكر مى ‏كردم كه به تهران منتقل و تا مدتى راحت مى ‏شویم. به او گفتم: مى‏ رویم؟ با خنده گفت: نمى‏ روم. اگر بروم تهران، روحیه بچه‏ ها ضعیف مى‏ شود. هنوز كار از دستم بر مى ‏آید، نمى ‏توانم بچه ‏ها را رها كنم، در تهران كارى ندارم. …

ادامه نوشته »

کلام شهدا:شهيد حسين خادم الرضا

کلام شهدا روزهاى آخر سال 1379 ش (سال امام على ‏علیه ‏السلام) بود. در منطقه جنوب با عراقیها در خاك عراق، به‏طور مشترك در حال تفحص بودیم. هنگام صبح براى گروهى از شهدا، زیارت عاشورا خواندیم. خیلى لذت بردیم. در بین زیارت، به ذهنم خطور كرد كه روزهاى آخر سالِ امام على‏ علیه‏ السلام است. بى‏اختیار، روضه كوچه بنى هاشم‏ …

ادامه نوشته »

کلام شهدا:شهيد عبد الرسول ناصري اردكاني

کلام شهدا وقتی به شهر می آمد حتما بایستی به خانواده های شهدا سرکشی می کرد. ده دقیقه می رفت و می نشست، دستی به سر و صورت پدران شهدا می کشید و برای بچه های آنها چیزی خریده و آنان را می بوسید. آنقدر آنان را دلداری می داد که یکبار یکی از پدران شهدا از محبت های حاجی …

ادامه نوشته »

کلام شهدا:شهيد حاج مهدي عراقي

کلام شهدا جلوتر از تنگه قراویز برآمدگى كوچكى در كنار جاده قصر شیرین وجود داشت كه بعدها به «موضع مجاهد» معروف شد. در آنجا عده كمى از برادران از جان گذشته و عاشق حضور داشتند كه در حركت دشمن تأخیر ایجاد كردند. امكان شهادت در آنجا بسیار زیاد بود؛ زیرا دشمن بر آن منطقه كاملاً اشراف داشت و مرتّب آتش …

ادامه نوشته »

کلام شهدا:شهيد سيد مرتضي آويني

بلند شد. از سنگر رفت بيرون كه وضو بگيرد و برنگشت. يك تركش ريز خورده بود به سرش. حضرت زهرا را خيلى دوست داشت. روضه اش را هم دوست داشت. روضه ى او را كه مى خواند، به سومين زهرا كه مى رسيد، ديگر نمى توانست ادامه بدهد. تركش كه خورد و بردنش بيمارستان، زنده ماند تا روز شهادت حضرت …

ادامه نوشته »

کلام شهدا: شهيد آوري فرد

کلام شهدا با او دعوایم شد. تقصیر من بود. همان وقت که دعوا می کردیم مطمئن بودم که حق با من نیست، اما عصبانی بودم و چیزی نفهمیدم. نیم ساعت بعد یکی از بچه ها آمد دنبالم و گفت: « از وقتی بحث تون شده، مرتضی رفته تو اتاق و درو بسته، نماز می خونه. » دو ساعت بعد، من …

ادامه نوشته »

کلام شهدا: شهيد حسين خرازي

کلام شهدا برادرها بلند شید، نماز شب. هوا سرد بود. کسی حال بلند شدن نداشت. پتوها را کشیده بودند تا روی سرشان و خوابیده بودند. دست بردار نبود. هی داد می زد « بلند شید؛ نماز شب! » یکی سرش را از زیر پتو درآورد. همین طور که چشم هایش بسته بود گفت « از همین زیر پتو العفو. » …

ادامه نوشته »