چهار حق مؤ من بر مؤ من داود بن حصين مى گويد: ما چهارده نفر بوديم ، در محضر امام صادق (ع ) نشسته بوديم ، امام صادق (ع ) عطسه كرد، هيچيك از حاضران ، سخنى در جواب عطسه (مانند يرحمك الله ) نگفت . امام صادق (ع ) به آنها رو كرد و دوبار فرمود: لاتسمتون (آيا …
ادامه نوشته »كتاب : داستانهاى اصول كافى جلدهاى 1 و 2
سه خصلت قلب مسلمان حقيقى
سه خصلت قلب مسلمان حقيقى سفيان ثورى (از اهل تسنن و رئيس فرقه صوفيه ، در عصر امام صادق (ع ) بود) روزى به شخصى كه از قريش و از اهالى مكه (مثلا به نام سعيد) بود گفت : مرا نزد جعفر بن محمد (امام صادق ) ببر. سعيد مى گويد: با او به سوى خانه امام صادق (ع …
ادامه نوشته »ويژگيى افراد با ايمان ارزش تسليم در برابر حقّ
ويژگيى افراد با ايمان ارزش تسليم در برابر حقّ زيد بن شحام مى گويد: به امام صادق (ع ) عرض كردم : در نزد ما مردى هست كه نامش (كُلَيْب ) مى باشد، هر دستورى كه از جانب شما مى رسد، بدون چون و چرا، مى گويد: تسليم هستم ، از اين رو ما به او (كليب تسليم ) …
ادامه نوشته »نهى امام باقر(ع ) در مورد بيزارى از غير شيعه
نهى امام باقر(ع ) در مورد بيزارى از غير شيعه زراره (يكى از شاگردان فقيه و برجسته امام باقر و امام صادق عليهما السلام ) مى گويد: من و حمران – يا من و بكير – به محضر امام باقر(ع ) رفتيم ، به امام باقر(ع ) عرض كردم : (ما (در رابطه با مردم داراى عقايد مختلف هستيم …
ادامه نوشته »تبليغات ضد طاغوتى يحيى ، يكى از ياران امام سجاد(ع )
تبليغات ضد طاغوتى يحيى ، يكى از ياران امام سجاد(ع ) (يحيى بن ام طويل ، از دلاور مردان آزاده و مؤ من قهرامانى بود، كه در شرائط بسيار سخت بعد از شهادت امام حسين (ع ) به امام سجاد(ع ) پيوست و با شهامت و صلابتى كم نظير، با طاغوتهاى زمان ، و زمامداران خود سر بنى اميه ، …
ادامه نوشته »اقسام ايمان ، و نهى از بيزارى از ساير مسلمانان
اقسام ايمان ، و نهى از بيزارى از ساير مسلمانان يكى از خدمتكاران خانه امام صادق (ع ) كه سراج (زين ساز) بود مى گويد: آن وقت كه امام صادق (ع ) در حيره (چند فرسخى كوفه ) بود، من و جمعى از خدمتكارانش در محضر بوديم ، ما را براى انجام كارى ، به جائى فرستاد، رفتيم و …
ادامه نوشته »نشانه هاى درجه عالى ايمان
نشانه هاى درجه عالى ايمان رسول خدا(ص ) نماز صبح را با جماعت خواند، بعد از نماز به جوانى كه در مسجد بود نگاه كرد ديد او چرت مى زند، و سرش پائين مى افتد و رنگش زرد است و تنش لاغر، چشمانش در گودى فرو رفته است ، به او فرمود: (اى فلانى ! چگونه صبح كردى …
ادامه نوشته »مسلمان گمراه
مسلمان گمراه مردى از امام صادق پرسيد: اسلام و ايمان چيست ؟ و فرق بين اين دو كدام است ؟ امام صادق (ع ) به سؤ ال او جواب نداد. او بار ديگر سؤ ال را كرد، باز امام صادق (ع ) پاسخ نداد. تا اينكه آن مرد، در يكى از راهها با امام صادق ملاقات نمود، و كوچ …
ادامه نوشته »مجموعه دين اسلام
مجموعه دين اسلام عمروبن حريث مى گويد: به محضر امام صادق (ع ) رسيدم ، و آن حضرت در منزل برادرش عبدالله بود. گفتم : چرا به اين منزل آمده اى ؟ امام : براى تفريح . عمرو: قربانت گردم ، آيا دينم را براى شما بيان نكنم ؟ (تا بدانم آيا مورد قبول شما هست يا نه ؟) …
ادامه نوشته »خلاصه دين اسلام
خلاصه دين اسلام ابى جارود مى گويد: به امام باقر(ع ) عرض كردم : اى فرزند رسول خدا! آيا شما دوستى و پيوند قلبى و پيروى مرا نسبت به خودتان مى دانيد؟ امام : آرى مى دانم . ابى جارود: من سؤ الى از شما دارم كه تقاضا دارم به آن پاسخ دهيد، زيرا بر اثر نابينائى كمتر راه …
ادامه نوشته »