كتاب : داستانهاى اصول كافى جلدهاى 1 و 2

مطالبه امام كاظم (ع ) فدك را از مهدى عباسى

مطالبه امام كاظم (ع ) فدك را از مهدى عباسى   (مهدى عباسى سومين طاغوت عباسى ، براى سرپوش گذاشتن بر جنايات خود، روزى اعلام كرد، مى خواهم مظالم عباد و حقوقى كه مردم برگردن من دارند، به صاحبانشان بپردازم ، امام كاظم (ع ) اين اعلام را شنيد، براى استرداد (فدك ) كه مال فاطمه (س ) و سپس …

ادامه نوشته »

امام كاظم (ع )، ناخداى كشتى

امام كاظم (ع )، ناخداى كشتى   فيض بن مختار مى گويد: در محضر امام صادق (ع ) بودم ، حضرت موسى بن جعفر(ع ) در آن هنگام كودك بود، به پيش آمد، من او را در بر گرفتم ، و بوسيدم ، امام صادق (ع ) فرمود: (انتم السفينة و هذا ملاحها: شما كشتى هستيد و اين (كودك ) …

ادامه نوشته »

خبر دادن امام كاظم (ع ) از آينده

خبر دادن امام كاظم (ع ) از آينده   اسحاق بن عمار مى گويد: نزد امام كاظم (ع ) بودم ، آن حضرت وقت مرگ مردى را به خود او خبر داد. من پيش خود گفتم : (مگر امام كاظم (ع ) مى داند كه هر كدام از شيعيانش ‍ در چه وقت مى ميرند؟) ناگاه آن حضرت با چهره …

ادامه نوشته »

معجزه اى از امام كاظم (ع ) در منى

معجزه اى از امام كاظم (ع ) در منى   امام كاظم (ع ) در منى (نزديك مكه ) بود، بانوئى را ديد گريه مى كند، و بچه هايش نيز كه در كنارش هستند گريه مى كنند، به خاطر آنكه گاوى شيرده داشتند و آن گاو مرده بود. امام كاظم (ع ) نزد آن بانو رفت و فرمود: (از كنيز …

ادامه نوشته »

مسلمان شدن عجيب راهب در حضور امام كاظم (ع )

مسلمان شدن عجيب راهب در حضور امام كاظم (ع )  سرزمين (نجران ) يكى از شهرهاى مسيحى نشين بود، روزى يك مرد و يك زن كه هر دو، راهب (عابد و عالم مسيحى ) بودند، به حضور امام كاظم (ع ) در مدينه آمدند، زن راهب مسائلى از امام كاظم (ع ) پرسيد، امام پاسخ مسائل او را داد، او …

ادامه نوشته »

مسلمان شدن مسيحى آگاه در محضر امام كاظم (ع )

مسلمان شدن مسيحى آگاه در محضر امام كاظم (ع )  يك نفر مسيحى (دانشمند و كنجكاو) به محضر امام كاظم (ع ) آمد و گفت : سى سال است كه از پروردگارم خواسته ام تامرا به بهترين دينها، و به ممتازترين بندگان خود، هدايت نمايد تا آنكه شبى در عالم خواب ، شخصى مرا به مردى (به نام مطروان ) …

ادامه نوشته »

خبر امام كاظم از آينده

خبر امام كاظم از آينده   ابو خالد مى گويد: مهدى عباسى (سومين خليفه عباسى ) دستور جلب امام كاظم (ع ) را داده بود، و ماءمورين او، آن حضرت را (از مدينه به بغداد) نزد او مى بردند، در منزلگاه زباله من با آن حضرت سخن مى گفتم ، به من فرمود: چرا اندوهگين هستى ؟ گفتم : چگونه …

ادامه نوشته »

مادر امام كاظم (ع ) بانوئى ستوده و پسنديده

مادر امام كاظم (ع ) بانوئى ستوده و پسنديده   حُمَيده يكى از همسران امام كاظم (ع ) بود، آن حضرت در شاءن او فرمود: حميده از پليدى ها پاك است مانند شمش طلا، فرشتگان همواره او را نگهدارى كردند تا به من رسيد، و اين نگهدارى از اين رو بود كه خداوند نسبت به من و حجت بعد از …

ادامه نوشته »

دورى از بازى و بيهودگى

دورى از بازى و بيهودگى   صفوان جمال مى گويد: به حضور امام صادق (ع ) رفتم و در مورد امام بعد از او سؤ ال كردم كه كيست ؟ امام صادق (ع ) در پاسخ سؤ ال من فرمود: (صاحب مقام امامت ، بازى و بيهوده گرى نمى كند ) (لا يلهو و لا يلعب ) در همين هنگام …

ادامه نوشته »

وصيت تاكتيكى امام صادق (ع )

وصيت تاكتيكى امام صادق (ع )  عصر خلافت منصور دوانيقى ، دومين خليفه مقتدر عباسى بود، ابو ايوب نحوى مى گويد: منصور در نيمه هاى شب مرا طلبيد به نزدش رفتم ديدم روى كرسى (صندلى ) نشسته و شمعى در برابرش است و نامه اى در دست دارد، وقتى كه بر او سلام كردم نامه را به طرف من انداخت …

ادامه نوشته »