یاس سفیدم! بیا که با ظهورت آیه”والنهار اذا تجلی” تأویل گردد. بیا که چشمه سار وجودم سخت خشکیده وفریاد العطش برآورده،بیا تا از نرگس چشمانت عطری برای سجاده ام بگیرم.بیا ومرا زائر شهر قاصدکها کن،بیا…
ادامه نوشته »اسلام شناسی -شمیم یار
بیا که بهار بی صبرانه مشتاق آمدن توست
بیا که بهار بی صبرانه مشتاق آمدن توست وقلبم جویبار اشکهایی که هرروز وشب برای فراق تو ریخته می شوند.
ادامه نوشته »کی می آیی که کران تا بیکران دلم را برایت چراغانی کنم
کی می آیی که کران تا بیکران دلم را برایت چراغانی کنم وچشمانم را فرش قدومت نمایم؟
ادامه نوشته »آقا جان
آقا جان! دروادی انتظار زمان را بنگر که چگونه از هجر تو همچون شمع ذره ذره آب می گردد. کی می آیی که قطره ها به دریا بپیوندند؟خیبر گشای فاطمه(س) کی می آیی؟
ادامه نوشته »بنفسی أنت
بنفسی أنت! به جانم سوگند که تا طلوع صبح صادق به انتظارت خواهم ماند ولحظه ها را با تمام سنگینی به دوش می کشم وسکوت ثانیه ها را به ازای فریاد زمان تحمل می کنم فقط برای رسیدن به لحظه با شکوه وصا لت.
ادامه نوشته »یابن الزهرا!
یابن الزهرا!”لیت شعری أین استقرت بک النوی”. کاش میدانستم که کجا وکی دلها به ظهور تو آرام خواهند گرفت.
ادامه نوشته »محبوبم! هر روز که میگذردبیشتر از قبل دلم برایت تنگ می شود
محبوبم! هر روز که میگذردبیشتر از قبل دلم برایت تنگ می شود. عشق تو سراسر وجودم را فرا گرفته و اگر دلم را بشکافی بر لوح آن نام تو هگ گردیده وکنون ای بهار عشق! می ترسم از خزان عمرترسم از ندیدن است بگو که تا خزان من آیا فرصت بهار دیدن است؟
ادامه نوشته »حس می کنم نزدیکی
حس می کنم نزدیکی آنقدر نزدیک که با آمدن یک نسیم تو را احساس کرد وبویید. خوب می دانم که آخر دل سنگ وطلسم نحس قصه را می شکنی وآنگاه زمان وصل وجان نثاری می رسد.
ادامه نوشته »کاش می شد
کاش می شد واژه ها را شست وانتظارراتفسیر کرد ولی افسوس…
ادامه نوشته »بگذار صادقانه بگویم
بگذار صادقانه بگویم که کهانسالترین آرزوی دلم آرزوی وصال توست!آرزویی که برای بدست آوردنش تمام کلاف های عمرم را به بازار معشوق فروشان برده ام وخودم را در جرگه خریداران یوسف زهرا(س) قرار داده ام.
ادامه نوشته »