اسلام شناسی -شمیم یار

یوسف فاطمه! کی طنین دلنواز انا بقیه ا… تو از کعبه مقصود ، جانها را معطر می نماید. کی کعبه ،به خود می بالد وزمین بر قامت دلربایت طواف عشق می گذارد وجان در سعی وصفای نگاه تو محرم می شود ومناسک حج وقربان را بجای می آورد. برای آمدنت تمام دلهای عشاق دنیا را به ضریح چشمهای قشنگ وعباس …

آقا جان! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره وپاره پاره پنهان بماند، حیف نیست دیده را شوق وصا ل باشد ولی فروغ دیده نباشد.

یا بقیه الله! شاید خدایت نیامدنت را فرصتی دیگر برای من قرار داده است تا وقتی که تو می آیی پاک پاک باشم

یا بقیه الله! چشمان اشکبارم را ببین که به راه آمدنت سفید شد و تو باز هم نیامدی.

بیا و گـَرد گامهایت را توتیای چشمانمان قرار ده. بیا كه نوای دل انگیز توحیدت را با گوش جان شنواییم. مولا جان بیا …

ای برترین افق برای پرواز پرندگان آرزو !! ای تجلی آبی ترین آسمان امید !! ای منتهای برترین خیال هستی !! ای آرمان همه چشم انتظاران !! دنیا نیازمند ظهور توست، و قلب انسانها به شوق زیارت روی دلربای تو می تپد. ای قلب عالم امكان !!

ای سفر کرده بیا سوی من و شاد بیا هر زمانی که غمم در دلت افتاد بیا عمر چون برگ خزان ست و اجل همچو نسیم فرصتی نیست شتابی کن و چون باد بیا

تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟! تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است خسته شدم از این همه بازی روزگار مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است

کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است

رخ کریم تو از کعبه می دمد فردای ازیـن سـرای گـل روزگار می‌بـینم بتاب شمس پس ابر غیب، ای موعود زمـانه در کـف قـوم شـرار می‌بـینــم