فصل 3. معناى احصاء اسماء و شرح اسماء الله

فصل 3. معناى احصاء اسماء و شرح اسماء الله شيخ فقيه صدوق محمد بن على بن بابويه قمى رحمة الله گويد: احصاء آنها احاطه بر آنها و آگاهى از معانى آنهاست و معناى احصاء، شمارش آنها نيست . (262) سيد فضل الله راوندى در ((شرح شهاب الاخبار)) گويد: احصاء به معناى طاقت آوردن و توانستن است ، چنانكه رسول خدا …

ادامه نوشته »

فصل 2. اسماء حسناى خدا

فصل 2. اسماء حسناى خدا در كتاب ((توحيد)) با سند خود از مولايمان امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش ، از اميرمؤ منان عليه السلام روايت كرده است كه : رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداى متعال را نود و نه اسم است – صد تا يكى كم -، هر كه آنها را احصاء كند (257) …

ادامه نوشته »

فصل 1. معانى اسم

باب ششم : در اسماء حسناى خداى متعال و لله الاسماء الحسنى فادعوه بها (اعراف /180) ((و خدا را بهترين نامهاست ، پس او را بدانها بخوانيد.)) فصل 1. معانى اسم (1 – لفظ): اسم ، چيزى است كه بر ذاتى كه موصوف به يك صفت معينى است دلالت مى كند، مانند لفظ ((رحمن )) كه دلالت دارد بر ذاتى …

ادامه نوشته »

فصل 13. تفكر در ذات خدا ممنوع

فصل 13. تفكر در ذات خدا ممنوع از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت است كه : در نعمتهاى خدا بينديشيد و در (ذات ) خدا انديشه مكنيد، كه شما هرگز به قدر و واقعيت آن پى نمى بريد.(241) و در ((كافى )) با سند خود از مولايمان امام باقر عليه السلام است كه : درباره آفرينش و آفريده …

ادامه نوشته »

فصل 12. سخنى ديگر

فصل 12. سخنى ديگر و از سخنان شريف آن حضرت است : سپاس خدايى را كه منع بخشش دارايش نسازد، و عطا و دهش تهيدستش ‍ نكند، كه هر بخشنده اى جز او با بخشش كاهش مى يابد، خدايى كه با نعمتهايى سودمند و بخششهاى فراوان توانگر است ، و با جود و بخشش ‍ خود روزى آفريدگان را تعهد …

ادامه نوشته »

فصل 11. سخنى ديگر

فصل 11. سخنى ديگر و از سخنان آن حضرت است : خدايى كه از چيزى هستى نيافته و آنچه را كه هست از چيزى نيافريده است . حدوث اشياء را گواه ازليتش ، نشانه هاى عجزى را كه بر آنها نهاده گواه قدرتش ، و ناگزيرى آنها از فنا را گواه دوام خود گرفته است .

ادامه نوشته »

فصل 10. از سخنان على عليه السلام

فصل 10. از سخنان على عليه السلام و از سخنان آن حضرت است : او زنده اى است بدون كيفيت ، و بودنش را زمانى نيست و بودنش را كيفيتى نباشد. او زمان ندارد و در چيزى و بر چيزى نيست ، و براى بودنش مكانى اختراع نكرده است (232)، و پس از تكوين اشياء نيرومند نشده و پيش از …

ادامه نوشته »

فصل 9. درباره ديدن خداوند

فصل 9. درباره ديدن خداوند از سخنان آن حضرت ، در پاسخ به ذعلب يمانى كه پرسيده بود: اى اميرمؤ منان ، آيا پروردگار خود را ديده اى ؟ آيا چيزى را كه نديده ام مى پرستم ؟! گفت : چگونه او را مى بينى ؟ فرمود:

ادامه نوشته »

فصل 8. خطبه اى ديگر

فصل 8. خطبه اى ديگر از سخنان آن حضرت است : خدايى كه با خلقش بر وجودش ، و به آفريده هاى حادثش بر آغاز نداشتنش ، و به شباهت داشتنشان (به يكديگر) بر شبيه نداشتنش ‍ راهنماست . قواى ادراكى او را لمس نكند و پرده ها او را نپوشاند، چرا ميان آفريدگار و آفريده ، و حد دهنده …

ادامه نوشته »

فصل 7. خطبه اى ديگر

فصل 7. خطبه اى ديگر از سخنان آن حضرت است : همه چيز در برابر او خاشع است و به او قائم . او ثروت هر فقير، عزت هر ذليل ، قوت هر ضعيف و پناه هر دردمندى است ، هر كه سخن گويد نطقش ‍ بشنود، هر كه لب فرو بندد رازش بداند، هر كه زيست كند روزيش با …

ادامه نوشته »