لطيفه28

لطيفه شخصى ترك از جائى مى گذشت ، ديد چند نفر ترك دارند گربه اى را مى شويند، با لهجه تركى گفت : گربه را نشوييد شكوم ندارد، مى ميرد، و رفت ، بعد كه برگشت ، ديد آنها دارند گريه مى كنند گفت : چه شده كه گريه مى كنيد؟ آن تركها در جواب گفتند: گربه مرده است آن …

ادامه نوشته »

لطيفه27

لطيفه اربابى به مستراح رفت ، نوكرش را صدا زد كه آفتابه را بياور نوكر با عجله زيادى كه داشت آب سماور را كه جوش بود در آفتابه ريخته و فراموش ‍ كرد كه قدرى آب سرد در آن بريزد و همينطور به دست ارباب داد، ارباب هم بدون توجه مقدارى از آب آفتابه را استعمال كرد، تمام مقعدش ‍ …

ادامه نوشته »

لطيفه26

لطيفه دزدى به خانه روضه خوانى وارد شد، اثاثيه او را جمع كرد وقتى كه خواست آنرا از زمين بر دارد، گفت : يا على ! روضه خوان از صداى او بلند شد، دست دزد را گرفت و به او گفت : من اين اموال را يك عمر با يا حسين جمع كرده ام ، تو مى خواهى همه را …

ادامه نوشته »

لطيفه25

لطيفه شخصى شب عيد نوروز، به خانه يكى از دوستانش در قزوين با زن و بچه وارد شد، تا سيزده فروردين در آنجا بماند، دوستش وقتى متوجه شد، بخانه همسايه اش كه تفنگ داشت رفت ، و گفت : مهمانهاى من وقتى وارد خانه من شدند، تو چند تير هوائى بزن ، همسايه گفت : براى چه ؟ او با …

ادامه نوشته »

لطيفه24

لطيفه شخصى الاغى داشت ، آن را به سوى خانه خويش با زدن زياد هدايت مى كرد، ولى الاغ نافرمانى صاحبش را مى كرد و ابدا به طرف خانه قدم بلند نمى كرد، به او گفتند: معمولا الاغها به طرف خانه خوب راه مى روند، چطور الاغ شما بر خلاف همه الاغها از خود حركتى نشان نمى دهد؟! وى گفت …

ادامه نوشته »

لطيفه شعرى

لطيفه شعرى گفتم صنما لعل لبانت نمكى گفتا كه چه دانى نمكى تا نمكى . گفتم كه مرخصم بكن تابمكم گفتا كه مرخصى نه خيلى كمكى .(29)  

ادامه نوشته »

(لطيفه )23

(لطيفه ) مردى كه دماغش به طرف چپ كج بود وارد شهرى شد، يكى از بزازهاى آن شهر، وى را ديد، از او تقاضا كرد كه در آن شهر بماند، و شاگردى مغازه او را بنمايد آن مرد قبول نمى كرد، چون اصرار از حد گذشت ، مردم او را سرزنش كردند كه اين چه اصرارى است به او مى …

ادامه نوشته »

شناختن ماههاى رومى

شناختن ماههاى رومى نيسان سى و يك روز است و آن برج حمل است هفتم از آن طالع حوت است . ايار: برج ثور است و آن سى و يك روز است و پنجم آن براى مسافرت دريا خوب است چون هوا معتدل است و روز يازدهم آن اول بارح است و روز بيست و سوم آن طالع ثريا است …

ادامه نوشته »

لطيفه22

لطيفه دو نفر شيعه و سنى با هم درباره بحث مى كردند، سنى گفت : چون معاويه هم صحبت با پيامبر اسلام بوده از اهل نجات است شيعه گفت : چون وى با على وصى پيامبر محاربه كرده است از اهل هلاكت است . شيعه اين جمله را نيز اضافه كرد، كه اگر خدا بخواهد معاويه را به بهشت ببرد، …

ادامه نوشته »

لطيفه21

لطيفه گويند حاج آقا جمال كه يكى از علماء شيعه است به پدر بزرگوارش ‍ گفت : مگر قرآن مجيد بنايش بر اختصار كلمات نيست ، پدرش در جواب گفت : بلى بناى قرآن بر اختصار است ، آقا جمال گفت : پس چرا قرآن درباره اينكه پسر دو برابر دختر ارث مى برد مى گويد: (( ((و للذكر مثل …

ادامه نوشته »