قهرمان تقوا و عفت

قهرمان تقوا و عفت عشق زليخا به يوسف به جايى كشيد كه همه ملاحظات را كنار گذاشت و از همه عنوان ها چشم پوشيد و تصميم گرفت عشق سوزان را به اين حيوان ماه سيما و غلام كنعانى ابراز كند و به هر ترتيبى شده از وى كام دل بگيرد. ملاحظه اين كه با داشتن مقامى چون بانويى كاخ نخست …

ادامه نوشته »

درسى آموزنده از قرآن كريم

درسى آموزنده از قرآن كريم قرآن كريم در اينجا به عنوان تذكر، درسى به پيروان خود مى دهد كه بدانند عزت و ذلت بندگان خدا به دست مردم نيست و آنها نمى توانند كسى را خوار يا عزيز كنند. برادران براى اين كه يوسف را از چشم پدر بيندازند و او را از بين ببرند و خود پيش پدر محبوب …

ادامه نوشته »

در خانه عزيز

در خانه عزيز كاروان وارد مصر شد و فرزند دلبند اسرائيل را به بازار برده فروشان برد و در معرض فروش قرار داد. سرانجام اين گوهر گران بها نصيب عزيز مصر گرديد كه برخى نامش را قطفير ذكر كرده و گفته اند: وى نخست وزير كشور مصر بوده و منصب جانشينى و خزانه دارى و فرماندهى لشكر پادشاه را به …

ادامه نوشته »

يوسف را در برابر چند درهم بى ارزش فروختند

يوسف را در برابر چند درهم بى ارزش فروختند قرآن كريم عدد درهم ها را تعيين نكرده ، بلكه فروشندگان را سرزنش نموده كه اين شخصيت بزرگ و آزاده را به صورت برده اى درآورده و به چند درهم پول سياه و بى ارزش فروختند، اما در روايت ها و گفتار مفسران عدد آن درهم ها را به اختلاف ذكر …

ادامه نوشته »

نجات يوسف از چاه

نجات يوسف از چاه مطابق روايت ها و تاريخ ، يوسف سه روز در چاه بود تا خداى تعالى وسيله نجات او را فراهم ساخت و در حديثى آمده است كه حضرت براى شتاب در نجات خويش از آن مهلكه سخت اين دعا را خواند: يا اله ابراهيم و اءسحاق و يعقوب ارحم ضعفى ، و قلة حيلتى و صغرى …

ادامه نوشته »

پسران يعقوب بازگشتند و…

پسران يعقوب بازگشتند و… كيفيت رو به رو شدن پسران يعقوب پس از اين كار با پدر و پاسخى كه در مورد گم شدن يوسف به وى دادند، جالب و شنيدنى است . قرآن كريم اجمال آن را اين گونه بيان فرموده است : شبانه با چشم گريان نزد پدر آمدند و گفتند پدر جان ما براى مسابقه رفتيم و …

ادامه نوشته »

يوسف معصوم در چاه

يوسف معصوم در چاه چنانچه از آيات قرآنى استفاده مى شود هنگامى كه برادران وقتى به صحرا آمدند، تصميم گرفتند يوسف را به چاه بيندازند و تصميم قبلى آنان اين بود كه به هر ترتيبى شده يوسف را از پدر دور كنند و به سرزمينى دور ببرند و تا به او دستى نرسد، اما وقتى به صحرا آمدند و شايد …

ادامه نوشته »

يوسف در چنگال برادران

يوسف در چنگال برادران پسران يعقوب (عليه السلام ) با بيان اين سخنان جايى براى عذر پدر نگذاشتند و خود را برادرانى خيرخواه براى يوسف معرفى كردند و به پدر اطمينان دادند كه يوسف را تنها نگذارده و او را از گرگ نگهدارى كنند. گرچه براى عذر نخستين يعقوب كه طاقت نداشتن دورى يوسف بود، نتوانستند پاسخى بياورند و يعقوب …

ادامه نوشته »

حل مشكل

حل مشكل يعقوب (عليه السلام ) يوسف را بسيار دوست مى داشت و به برادرانش نيز بدگمان و ظنين بود و اطمينان نمى كرد كه او را به دست آنان بسپارد. دزديدن يوسف نيز مقدور نبود، زيرا يعقوب كاملا مراقب او بود و شايد كم تر وقتى او را از خود جدا مى كرد. از اين رو برادران به فكر …

ادامه نوشته »

در جلسه مشورتى

در جلسه مشورتى قرآن كريم گفت و گوى برادران يوسف را در شورايى كه به اين منظور تشكيل دادند، به طور اجمال اين گونه بيان فرموده است : … يوسف را به قتل رسانيد يا او را به سرزمينى دور بيندازيد تا توجه پدرتان (از وى قطع شده و محبت او) معطوف شما گردد و پس از آن مردى شايسته …

ادامه نوشته »