در كافى از صفوان جمال نقل شده كه گفت بين حضرت صادق عليه السلام و عبدالله بن حسن سخنى شد بطوريكه بهياهو و جنجال رسيد و مردم جمع شدند بعد از اين پيش آمد از هم جدا گشتند صبحگاه در پى كارى بيرون رفتم حضرت صادق عليه السلام را ديدم بر در خانه عبدالله ايستاده و بكنيزى ميفرمايد ابى محمد …
ادامه نوشته »امام ناظر اعمال ماست
داود رقى گفت خدمت حضرت صادق عليه السلام نشسته بودم بمن ابتدا بدون سابقه فرمودند اى داود عملهاى شما را روز پنجشنبه بر من عرضه داشتند و در بين آنها از عمل تو بر من عرضه شد صله رحم ترا ديدم نسبت بپسرعمويت فلانى مسرور شدم از اين كار تو و ميدانم اين پيوند خويشاوندى كه تو كردى زودتر اجل …
ادامه نوشته »جنايت و مكافات
او در سال فتح مكه در بحبوحه قدرت مسلمين بظاهر قبول اسلام كرد ولى همواره فكر ايذاء پيغمبر گرامى را در سر مى پرورد و بصور مختلف آنحضرت را رنج ميداد.
ادامه نوشته »چشمپوشى بهرام
بهرام ، روزى بعزم شكار با گروهى از رجال به خارج شهر رفت و از دور شكارى را ديد. براى آنكه خود آنرا به تنهائى صيد كند مركب تاخت ، مقدار زيادى راه پيمود و از همراهان دور ماند.
ادامه نوشته »ابن ابى العوجاء و مفضل
ابن ابى العوجاء، در عصر امام صادق عليه السلام زندگى ميكرد. او پيرو افكار مادى بود و مكرر با آنحضرت به گفتگو نشست و پيرامون مسائل مختلف بحث كرد.
ادامه نوشته »روش ناجوانمردانه
معاوية بن ابى سفيان در ايامى كه در كشور پهناور اسلام فرمانروائى ميكرد سب على بن ابيطالب عليه السلام را در جامعه مسلمين پايه گذارى نمود و با اين عمل ظالمانه و ناپاك ، به گناهى بسيار بزرگ و نابخشودنى دست زد.
ادامه نوشته »روش امام در انتقاد
شقرانى در عصر حضرت صادق عليه السلام زندگى ميكرد. او با آنكه خود را از دوستان و پيروان آن اهل بيت عليهم السلام ميدانست شراب ميخورد و به اين گناه بزرگ آلوده بود. روزى امام عليه السلام در رهگذر تنها با وى برخورد كرد: براى آنكه از عملش انتقاد كند و از شراب خمرش بازدارد آهسته به او فرمود: ان …
ادامه نوشته »پيرمرد و كودكان
حضرت حسن و حضرت حسين عليهماالسلام بر پيرمردى گذر كردند كه مشغول وضو ساختن بود اما خوب وضو نمى گرفت ، بجاى آنكه او را مورد انتقاد قرار دهند خودشان با هم به كشمكش پرداختند و درباره وضوى خويش گفتگو كردند و به پيرمرد گفتند ما دو نفر وضو ميگيريم و تو حكم باش و بگو كداميك از ما وضوى …
ادامه نوشته »عمر ابن عبدالعزيز
مسلمة بن عبدالملك از امراء ارتش بود و در جبهه جنگ روم سمت فرماندهى داشت . موقعيكه عمر بن عبدالعزيز بخلافت رسيد او را بشام احضار نمود و اجازه داد همه روزه بحضورش بيايد.
ادامه نوشته »انتقاد نابجا
محمد بن منكدر ميگويد: روزى در ساعت شدت گرمى هوا بخارج مدينه رفته بودم . ديدم امام باقر عليه السلام در آفتاب سوزان سرگرم كار كشاورزى است و چون مسن بود به دو نفر از خدمتگزاران تكيه داده بود و در حاليكه عرق از پيشانيش ميريخت بكارگران دستور ميداد. با خود گفتم پيرمردى از بزرگان قريش در اين ساعت و …
ادامه نوشته »