اسماعيل سامانى

اسماعيل بن احمد سامانى در ماوراءالنهر حكومت ميكرد. عمرو بن ليث صفارى تصميم گرفت با او بجنگد، از ماوراءالنهرش براند و حوزه حكومت وى را در قلمرو فرمانروائى خود درآورد. لشكر نيرومندى در نيشابور مجهز ساخت و عازم بلخ گرديد. اسمعيل بن احمد براى او پيامى فرستاد كه هم اكنون تو بر منطقه بسيار وسيعى حكومت ميكنى و در دست …

ادامه نوشته »

يك نمونه

حضرت عيسى (ع ) را گذر بر سر قبرى افتاد، از خداوند درخواست كرد كه صاحب قبر را زنده فرمايد. همينكه زنده شد از او سؤ ال كرد حال و وضع تو چگونه است ؟ عرض كرد من حمال و باربر بودم روزى هيمه اى براى كسى ميبردم ؛ خلالى از آن جدا كردم تا دندان خود را با آن …

ادامه نوشته »

غذاى خليفه

روزى هارون الرشيد از خوان طعام خود جهت بهلول غذائى فرستاد، خادم غذا را برداشت و پيش بهلول آورد. بهلول گفت من نمى خورم ببر پيش ‍ سگهاى پشت حمام بينداز، غلام عصبانى شد و گفت اى احمق اين طعام ، مخصوص خليفه است اگر براى هر يك از امنا و وزراى دولت ميبردم بمن جايزه هم ميدادند، تو اين …

ادامه نوشته »

هارون و بهلول

روزى هارون بهلول را ملاقات كرد و گفت مدتيست آرزوى ديدارت را داشتم بهلول پاسخ داد كه من بملاقات شما بهيچوجه علاقه ندارم هرون از او تقاضاى پند و موعظه اى كرد بهلول گفت چه موعظه اى ترا بكنم ؟! آنگاه اشاره بسوى عمارتهاى بلند و قبرستان كرد و گفت اين قصرهاى بلند از كسانى است كه فعلا در زير …

ادامه نوشته »

خيانت

سرپرست و نگهبان بيت المال على عليه السلام ، على بن ابى رافع گفت در ميان اموال موجود در بيت المال گردنبند مرواريدى وجود داشت كه از بصره بدست آورده بودند.

ادامه نوشته »

گردن بند پربركت

عمادالدين طبرى در بشارة المصطفى مينويسد كه جابر بن عبدالله انصارى گفت يكروز پس از نماز عصر پيغمبر اكرم (ص ) باصحابه نشسته بودند.

ادامه نوشته »

پير زندانى

ابوالعتاهيه از شعراء نامى و از ادبا زبر دست دوران عباسى بود و قصائد و اشعارش در مجالس خليفه وقت و رجال كشور با حسن قبول تلقى ميشد. او مدتى بر اثر آزردگى و رنجش خاطر از گفتن شعر خوددارى نمود و اين امر براى مهدى عباسى گران آمد، دستور داد زندانيش كردند. ميگويد:

ادامه نوشته »

خطيب خود فروخته

بعد از حادثه خونين كربلا در ايامى كه اهل بيت حضرت حسين عليه السلام در شام بودند روز جمعه اى مردم براى نماز جمعه گرد آمدند در آنروز امام سجاد عليه السلام نيز بمسجد آمده بود. يزيد براى اقامه نماز جماعت وارد مسجد شد، سپس بدستور او خطيب بمنبر رفت ،

ادامه نوشته »

نمازجمعه و معاويه

مسعودى ميگويد: كار فرمانبردارى و اطاعت كوركورانه مردم از معاويه بجائى رسيد كه وقتى بطرف صفين ميرفت نماز جمعه را روز چهارشنبه اقامه كرد و تمام سپاهيانش به وى اقتدا كردند و با وجود اين بدعت آشكار، مورد اعتراض واقع نشد و در ميدان جنگ بفرمانش از سرميگذشتند و او را سرور و مطاع خود ميدانستند.

ادامه نوشته »

آزمايش مردم شام

ابن شهر آشوب ميگويد: پس از آنكه معاويه بن ابى سفيان بمخالفت على عليه السلام تصميم گرفت بفكر افتاد مردم شام را آزمايش كند تا از مراتب اطاعت و فرمانبردارى آنان آگاه گردد.

ادامه نوشته »