89 – ترس از آخر كار جناب آقاى منوچهر موريسى سلمه اللّه تعالى داستانى طولانى نقل نمودند كه خلاصه اش آن است كه اوقاتى كه ايشان در حومه لارستان در قريه اسير به آموزگارى مشغول بودند جوانى به نام ((احمد)) از اهل آن قريه مريض سخت و محتضر (آماده مرگ ) مى شود پس در حالت احتضارش آقاى منوچهر اورا …
ادامه نوشته »مقام فقيه عادل
88 – مقام فقيه عادل و نيز نقل كردند از مرحوم شيخ محمد نهاوندى كه شبى در عالم رؤ يا مى بيند مشهد مقدس رضوى عليه السّلام مشرف شده و داخل حرم گرديده سمت بالاى سر حضرت حجة بن الحسن عجل اللّه تعالى فرجه را مى بيند بخاطرش مى گذرد كه اجازه تصرف در سهم امام عليه السّلام را كه …
ادامه نوشته »مقام فقيه عادل
88 – مقام فقيه عادل و نيز نقل كردند از مرحوم شيخ محمد نهاوندى كه شبى در عالم رؤ يا مى بيند مشهد مقدس رضوى عليه السّلام مشرف شده و داخل حرم گرديده سمت بالاى سر حضرت حجة بن الحسن عجل اللّه تعالى فرجه را مى بيند بخاطرش مى گذرد كه اجازه تصرف در سهم امام عليه السّلام را كه …
ادامه نوشته »عنايت حسين (ع ) به زوار قبرش
87 – عنايت حسين (ع ) به زوار قبرش بعض از موثقين اهل علم در نجف اشرف نقل كردند از مرحوم عالم زاهد شيخ حسين بن شيخ مشكور كه فرمود در عالم رؤ يا ديدم در حرم مطهر حضرت سيدالشهداء عليه السّلام مشرف هستم و يك نفر جوان عرب معيدى وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام …
ادامه نوشته »رسيدن به گمشده
86 – رسيدن به گمشده ثقه با فضيلت جناب حاج شيخ محمد تقى لارى كه چند سال مقيم در نجف اشرف بودند نقل نمودند روزى در بازار كربلا درب مغازه بزازى كه با او رفاقت داشتم نشسته بودم ناگاه نظرم افتاد به وسط بازار ديدم سكه طلايى است و عبور كنندگان آن را نمى بينند بدون اينكه با كسى بگويم …
ادامه نوشته »اطلاع از خيال
85 – اطلاع از خيال و نيز جناب سيد مزبور نقل فرمود از مرحوم شيخ حسين حلاوى شاگرد عالم ربانى حاج سيد مرتضى كشميرى كه گفت در نظر داشتم با صبيه مرحوم آقاى سيد محسن عاملى ازدواج نمايم و براى استخاره گرفتن جهت اين امر خدمت سيد استاد مشرف شدم پيش از آنكه قصد خود را بگويم عرض كردم استخاره …
ادامه نوشته »فرج بعد از شدت
84 – فرج بعد از شدت و نيز جناب سيد مزبور نقل فرمود از جناب علم الهدى ملايرى كه فرمود در اوقات اقامت در نجف اشرف براى تحصيل علوم دينيه چندى از جهت معيشت سخت در فشار بودم تا اينكه روزى براى تدارك نان و خوراك عيال هيچ نداشتم از خانه بيرون رفتم وبا حالت حيرت وارد بازار شدم و …
ادامه نوشته »بازشدن قفل به نام حضرت فاطمه (ع )
83 – بازشدن قفل به نام حضرت فاطمه (ع ) سيد جليل جناب آقا سيد على نقى كشميرى فرزند صاحب كرامات باهره حاج سيد مرتضى كشميرى فرمود شنيدم از فاضل محترم جناب آقاى سيد عباس لارى كه فرمود در اوقات مجاورت در نجف اشرف براى تحصيل علوم دينيه روزى از ماه مبارك رمضان طرف عصر خوراكى براى افطار خود تدارك …
ادامه نوشته »دادرسى حضرت حجت (ع )
82 – دادرسى حضرت حجت (ع ) جناب شيخ مزبور فرمود در همان سفر به سامرا مشرف شدم چون خواستم به سرداب مقدس مشرف شوم مغرب گذشته بود و نماز واجب را نخوانده بودم مسجدى كه متصل به درب سرداب است ديدم كه نماز جماعت است و نمى دانستم كه اين مسجد به تصرف اهل تسنن است و مشغول نماز …
ادامه نوشته »عنايت حسين (ع ) و نجات از غرق
81 – عنايت حسين (ع ) و نجات از غرق ورع متقى جناب شيخ محمد انصارى ساكن سركوه داراب نقل فرمود كه در سنه 1370 كربلا مشرف شدم و پسرم مريض بود؛ او را به قصد استشفا همراه بردم ، روز اربعين با فرزندم كنار شريعه فرات رفتم براى غسل زيارت ، پس با فرزندم در گوشه اى از شريعه …
ادامه نوشته »