19. تمجيد از سخاوت شاهزاده پادشاهى از دنيا رفت و ملك و گنج فراوانى نصيب فرزندش شد، شاهزاده دست كرم و سخاوت گشود و به سپاهيان و ملت ، نعمت فراوان بخشيد: نياسايد مشام از طبله (85) عود بر آتش نه كه چون عنبر ببويد بزرگى بايدت بخشندگى كن كه دانه تا نيفشانى نرود(86)
ادامه نوشته »بنده خدا
18. وساطت براى امر خير و نتيجه گرفتن
18. وساطت براى امر خير و نتيجه گرفتن با چند نفر از سالكان و رهروان راه حق همنشين بودم ، در ظاهر همه آنها با شايستگى آراسته بودند، يكى از بزرگان دولت نسبت به آنها حسن ظن بسيار داشت و حقوق (ماهانه اى ) برايشان تعيين كرده بود به آنها پرداخت مى شد، تا اينكه يكى از آن سالكان ، …
ادامه نوشته »17. نتيجه شوم حسادت
17. نتيجه شوم حسادت يكى از دوستان كه از رنج روزگار خاطرى پريشان داشت ، نزدم آمد و از روزگار نامساعد گله كرد و گفت : ((درآمد اندكى دارم ولى عيال بسيار، و نمى توانم بار سنگين نادارى را تحمل كنم ، بارها به خاطرم آمد كه به سرزمينى ديگر كوچ كنم چراكه در آنجا زندگيم هرگونه بگذرد، كسى بر …
ادامه نوشته »16. پاسخ سيه گوش
16. پاسخ سيه گوش (67) از سياه گوش پرسيدند: ((چرا همواره با شير ملازمت مى كنى ؟ )) در پاسخ گفت : ((تا از باقيمانده شكارش بخورد و در پناه شجاعت او، از گزند دشمنان محفوظ بمانم . )) به او گفتند: ((اكنون كه زير سايه حمايت شير هستى و شكرانه اين نعمت را بجا مى آورى ، چرا نزديك …
ادامه نوشته »15. وارسته شدن وزير بر كنار شده
15. وارسته شدن وزير بر كنار شده پادشاهى ، يكى از وزيران را از وزارت بركنار نمود. او از مقام و رياست دور گرديد و به مجلس ((پارسايان )) راه يافت و در كنار آنها به زندگى ادامه داد.بركت همنشينى با آنها به او روحيه عالى و آرامش خاطر بخشيد. مدتى از اين ماجرا گذشت ، راءى پادشاه درباره وزير …
ادامه نوشته »14. نتيجه بى توجهى به سپاه
14. نتيجه بى توجهى به سپاه يكى از شاهان پيشين ، در نگهدارى كشور سستى مى كرد و بر سپاهيان سخت مى گرفت و آنان را در تنگدستى رها مى كرد تا اينكه دشمن قوى و ظغيانگرى به آن كشور حمله كرد. شاه به دست و پا افتاد و سپاهيان خود را به جلوگيرى از دشمن فرا خواند، ولى آنها …
ادامه نوشته »13. اندازه نگهدار كه اندازه نكوست
13. اندازه نگهدار كه اندازه نكوست يكى از شاهان ، شبى را تا بامداد با خوشى و عيشى به سر آورد و در آخر آن شب گفت : ما را به جهان خوشتر از اين يكدم نست كز نيك و بد انديشه و از كس غم نيست فقيرى (صبور) كه در بيرون كاخ شاه ، در هواى سرد خوابيده بود، …
ادامه نوشته »12. برتر بودن خواب ظالم از بيداريش
12. برتر بودن خواب ظالم از بيداريش شاه بى انصافى از پارسايى پرسيد: كدام عبادت ،بهترين عبادتها است ؟ پارسا گفت : خوابيدن هنگام ظهر براى تو بهترين عبادتهاست تا در آن هنگام به كسى آزار نرسانى . ظالمى را خفته ديدم نيم روز گفتم : اين فتنه است خوابش برده به و آنكه خوابش بهتر از بيدارى است آن …
ادامه نوشته »11.برتر بودن مرگ ظالم بر زندگى او
11.برتر بودن مرگ ظالم بر زندگى او (عصر حكومت عبدالملك بن مروان (75 – 95 ه ق )بود. او حجاج بن يوسف ثقفى را كه خونخوارترين و بى رحمترين عنصر پليد بود، استاندار عراق (كوفه و بصره ) كرد. حجاج بيست سال حكومت نمود و تا توانست ظلم كرد.) در اين عصر، روزى زاهد فقيرى كه دعايش به اجابت مى …
ادامه نوشته »10. نتيجه مهر و نامهرى رهبر به ملت
10. نتيجه مهر و نامهرى رهبر به ملت در مسجد جمعه شهر دمشق ، در كنار مرقد مطهر حضرت يحيى پيغمبر عليه السلام به عبادت و راز و نياز مشغول بودم ، ناگاه ديدم يكى از شاهان عرب كه به ظلم و ستم شهرت داشت براى زيارت قبر يحيى عليه السلام به آنجا آمد و دست به دعا برداشت و …
ادامه نوشته »