اسلام شناسی -شمیم یار

تو خضر عرصة‌ عرفان‌ و عشق‌ و تجریدی‌

تو خضر عرصة‌ عرفان‌ و عشق‌ و تجریدی‌ تو آشیانة‌ توحید و پیر دانایی‌ همیشه‌ غرق‌ گناهم‌، تو پاک‌ و معصومی‌ برون‌ کن‌ از دل من‌، علقه ‌های‌ دنیایی‌ منم‌ که‌ «محسنم‌» امّا شکسته‌ بال دلم بیا که‌ بر دل بشکسته‌ام‌ مداوایی‌ شاعر: محسن رجبی تهرانی

ادامه نوشته »

مى آید از آنسوى دریاها

مى آید از آنسوى دریاها در امتداد روشن فردا با آب و آتش با نگاهى سبز آرامشى همراه طوفان است در رویش سبز صداى او در انتشار عطر لبخندش این فصل، فصل زرد بغض و درد این فصل غربت رو به پایان است فردا هزار آیینه عطر نور در کوچه هاى شهر مى پیچد فردا سرآغاز زلالى هاست فصل بلوغ سبز انسان است شاعر: …

ادامه نوشته »

بیا باغ و گل بی قرار تو اند

بیا باغ و گل بی قرار تو اند شب و پنجره وامدار تو اند در این بغض و تردید و ناهمدلی دل و دیده در انتظار تو اند غزل را بگو بی قراری بس است که این بیت ها سر به دار تو اند نشان یقینی در آن کوچه باغ بیا کوچه ها بی قرار تو اند درختان همه ارغوانی …

ادامه نوشته »

ترسم که بیایی و کنار تو نیاییم

ترسم که بیایی و کنار تو نیاییم چون جد غریبت همه تنهات گذاریم ترسم که بیایی و ره تو همه بندیم بر بی کسی و غربت تو یکسره خندیم شمشیر بگیریم به کف تا که بجنگیم با تو بستیزیم بگوییم چه وقت است کنون وقت رسیدن ما در پی عشقیم ما در پی جاهیم تو را ما که نخواهیم و …

ادامه نوشته »

مایی که سرا پا همه تقصیر گناهیم

مایی که سرا پا همه تقصیر گناهیم ما صاحب یک قلب سیاهیم دلبسته به دنیا شده ایم و همه غرقیم بیهوده پی گمشده ی فاطمه گردیم وقتی نکند کار کسی بهر ظهورش وقتی همه سرگرم به این دیر فناییم با خلق بپیوسته و از حق که جداییم وقتی که کسی منتظرش نیست دراینجا ما را چه به دیدار عزیز دل …

ادامه نوشته »

مگر از ما تو دلگیرى، نقاب از رخ نمى گیرى؟

مگر از ما تو دلگیرى، نقاب از رخ نمى گیرى؟ ظهورت هست دلخواهم، تو را من چشم در راهم پر از بوى گناهم من، شهید اشک و آهم من اگر مغضوب درگاهم، تو را من چشم در راهم برادر قصد من دارد، به راهم گرگ مى بارد چو یوسف مانده در چاهم، تو را من چشم در راهم دلم از بوى شب …

ادامه نوشته »

شهيد غلامعلي جندقي رجبي

روضه برای امام حسین (ع) عمری است مورد علاقه و عشق من بوده و من با روضه و محبت اهل بیت و مجالس و هیئت ها مأنوس بوده ام و اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم فقط دوست دارم در هیأت ها و روضه ها شرکت کنم . مرا …

ادامه نوشته »

دو چشمم، مرمرین از بارش غم بود، باور کن

دو چشمم، مرمرین از بارش غم بود، باور کن و پشتم از غم هجران تو خم بود، باور کن میان بیت بیت شعر من بغضى نهان مى شد وجودم غرق در، دریاى ماتم بود، باور کن کجایى، اى حضور مبهم زیباى فرداها که تفسیر نگاهم واژه غم بود، باور کن میان موجهاى التماس و غربت و هجران دو دستم عاشق دامان …

ادامه نوشته »