خواستن جدى در دعا (قحطى سراسر حجاز را فرا گرفت بود، مردم به حضور پيامبر اسلام (ص ) آمدند و از آن حضرت خواستند، دعا كند و از درگاه خدا درخواست باران نمايد). رسول خدا(ص ) از خدا خواست تا بارانش را فرو فرستد، باران بسيار آمد، به طورى كه مردم از غرق شدن ترسيدند، و گفتند: اين بارندگى شديد …
ادامه نوشته »كتاب : داستانهاى اصول كافى جلدهاى 1 و 2
دعا، اسلحه مؤ من است
دعا و نيايش دعا، اسلحه مؤ من است اصحاب ، در محضر رسول (ص ) اجتماع كرده بودند، آن حضرت به آنها رو كرد و فرمود: (آيا شما را به اسحه اى كه ، موجب نجات شما از دشمن مى گردد و باعث افزايش روزى شما مى شود، راهنمايى نكنم ؟). حاضران : چرا راهنمايى كن . پيامبر: …
ادامه نوشته »نتيجه نافرجام اميد به غير خدا
نتيجه نافرجام اميد به غير خدا حسين بن علوان مى گويد: در مجلسى براى كسب علم و دانش نشسته بوديم ، و هزينه سفر من تمام شده بود، يكى از دوستان گفت : (به چه كسى اميد دارى ؟). گفتم : (به فلانى ). گفت : بنابراين ، سوگند به خدا به اميد و آرزويت نمى رسى . گفتم : …
ادامه نوشته »ارزش و پاداش ذكر خدا
ارزش و پاداش ذكر خدا رسول خدا(ص ) از كنار باغى عبور مى كرد، ديد كشاورزى ، در باغ خود درخت مى كارد، نزد او ايستاد و فرمود: (آيا تو را راهنمائى نكنم به كاشتن درختى كه ريشه اش استوار، و ميوه هايش زودرس ، و جالبتر و بادوام تر است ؟) كشاورز: آرى ، اى رسول خدا مرا …
ادامه نوشته »فضل و لطف وسيع خدا
فضل و لطف وسيع خدا جمعى از فقيرهاى مدينه به حضور رسول خدا(ص ) آمدند و گفتند: اى رسول خدا! ثروتمندان با ثروت خود بردگان را آزاد مى كنند و به ثوابش مى رسند، ما براى چنين كارى توان مالى نداريم ، آنها براى انجام حج ، سفر مى كنند، ما به خاطر نداشتن توان مالى از آن …
ادامه نوشته »نوشتن (ان شاء الله ) در نامه
نوشتن (ان شاء الله ) در نامه روزى امام صادق (ع ) به خدمتكاران دستور داد، براى كارى نامه اى بنويسند، آن نامه نوشته شد و آن را به نظر آن حضرت رساندند، حضرت آن را نامه خواند، ديد در آن (انشا الله ) (بخواست خدا) نوشته نشده است . به تنظيم كنندگان نامه ، فرمود: (چگونه اميد دارند …
ادامه نوشته »نسان بى نياز كيست ؟
نسان بى نياز كيست ؟ يكى از اصحاب امام صادق (ع ) كه همواره به خدمت آن حضرت مى رسيد، مدتى غايب شد، روزى يكى از آشنايان او به حضور امام صادق (ع ) آمد، امام از پرسيد: (فلانى كجاست ؟ حالش چطور است ؟). او در پاسخ به امام صادق (ع ) به گونه اى پاسخ داد كه گمان …
ادامه نوشته »مذهب حق
مذهب حق حمزة بن حمران مى گويد: نزد امام صادق (ع ) رفتم و عرض كردم : (درباره استطاعت (اختيار و توانائى به انجام كارى يا ترك آن ) سؤ ال كردم ، پاسخ مرا نداد، بار ديگر به حضورش رفتم و عرض كردم : (در مورد استطاعت ، مطلبى به قلبم راه يافته ، كه جز آنچه از …
ادامه نوشته »سخن حق از زبان بيگانه
سخن حق از زبان بيگانه عصر امام صادق (ع ) بود، اسماعيل بن جابرمى گويد: به مسجد النبى در مدينه رفتم ، ديدم در آنجا مردى ناطق نشسته سخن مى گفت و جمعى گفتار او را گوش مى كردند، او درباره (قدر) صحبت مى كرد (يعنى درباره تفويض كه عقيده اش بود، سخن مى گفت كه خدا همه اختيارات …
ادامه نوشته »معنى مشيت وارده
معنى مشيت وارده (يونس بن عبدالرحمان ، از شاگردان حضرت رضا(ع ) بود، و در آن عصر بحث و بررسى درباره سرنوشت و اراده و مشيت و…، در ميان دانشمندان رواج داشت ، معماى اين امور براى يونس ، حل نشده بود، يونس مى خواست اين معما با بيان شيواى امام رضا(ع ) حل و روشن گردد، به …
ادامه نوشته »