واژه عشق وکاربرد آن

واژه عشق وکاربرد آن

مى گويند: چرا از محبت، به عشق تعبير مى کنيد؟ وآيا در کلام امامان بزرگوار وپيشوايان دينمان – سلام الله عليهم اجمعين – چنين واژه اى به چشم مى خورد؟ در پاسخ اين پرسش منطقى مى گوئيم: البته رعايت اصطلاحات اسلامى وشيعى از ضروريات حفظ ونگهدارى ارزشهاى اعتقادى است وما بايد اين مسئله را با شدت ودقتى هر چه تمامتر پيگيرى کنيم وقالبها والفاظ کلام آن بزرگواران را تغيير ندهيم، مبادا که تدريجا انديشه هاى باطل را براى ما تداعى کند ورفته رفته، از مفاهيم اصيل اسلامى خود دور بيفتيم وديگران نيز از اين طريق، در آب گل آلود اين تغييرات ناسزا، صيدى کنند وافکار باطل خويش را با آب ورنگى اسلامى به خورد ما دهند. مثلا استعمال واژه هاى سرمايه دارى، فئوداليسم، مرتجع، مترقى، ايدئولوژى وامثال اينها، در دنياى امروز مسلمانان، مفاهيمى را تداعى مى کند که اين مفاهيم، نشات گرفته از مکاتب زمينى وانديشه هاى بشرى است. واکنون آيا واژه عشق نيز در اين شمار است؟ خواهيم گفت: اگر چه تاسيس کنندگان مکاتب سير وسلوک نيز در اصطلاحات خاص خود، از عشق سخنها به ميان آورده اند همان گونه که در باب محبت نيز چنين کرده اند، اما هم اکنون در عصر ما ودر فرهنگ غنى وسرشار لغت پارسى، اين واژه از انحصار گروه ويا دسته اى خاص خارج شده وکاربردى عمومى دارد وهمگان از آن، معناى محبت شديد را انتزاع مى کنند، که از آن جمله بسيارى از ادبا، شعرا ودانشمندان اسلامى وشيعى به ويژه در مدايح خاندان عصمت عليهم السلام، از اين لغت بسيار استفاده کرده اند. به علاوه ائمه اطهار عليهم السلام نيز، اگر چه بسيار اندک، ولى در برخى موارد اين واژه را به کار برده اند. در تاييد سخن، مناسب است شاهدى از گفتار دانشمند بزرگ عالم اسلام، علامه مجلسى رضوان الله عليه بياوريم که هم شاهد گفتار ماست وهم نشان مى دهد که ائمه اهل بيت عليهم السلام نيز اين لغت را به کار برده اند. ايشان در ذيل حديث سوم باب العباده اصول کافى که پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است: افضل الناس من عشق العباده… چنين مى نگارد: وعشق من باب تعب، والاسم العشق، هو الافراط فى المحبه، اى احبها حبا مفرطا من حيث کونه وسيله الى القرب الذى هو المطلوب الحقيقى وربما يتوهم ان العشق مخصوص بمحبه الامور الباطله، فلا يستعمل فى حبه سبحانه وما يتعلق به. وهذا يدل على خلافه وان کان الاحوط عدم اطلاق الاسماء المشتقه منه على الله تعالى، بل الفعل المشتق منه ايضا بناء على التوقيف.(19)

وعشق از باب تعب واسم مصدر از آن عشق است که افراط در محبت مى باشد… چه بسا توهم مى شود که عشق مربوط به محبت امور باطله است، پس در محبت الهى به کار نمى رود ودر امور مربوط به آن نيز به کار نمى رود، واين روايت بر خلاف اين توهم دلالت مى کند. اگر چه احتياط اين است که نامهاى مشتق از عشق وافعال آن در مورد خدا به کار نرود، بنابر اينکه اسماء خدا را توفيقى بدانيم. ما هم عشق را مترادف با محبت به کار مى بريم، ودر حقيقت، لغت حب ومودت را به عشق ترجمه کرده، معناى عام آن را قصد مى کنيم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.