اسوه هاى خستگى ناپذيرى

اسوه هاى خستگى ناپذيرى

اگر تاريخ سراسر افتخار عاشقان دلسوخته دربار اهل بيت عليهم السلام را ورق بزنيم حماسه آفرينانى پر شور را مى يابيم که در راه عشق ومحبت به اين آستان جلال ايزدى رونق بازار فرهاد وشيرين ومجنون وليلى را شکسته اند وخود اسطوره هائى از خستگى ناپذيرى در راه محبوب گشته اند. نمونه هاى زير قطره هايى از درياى مواج اين اسوه هاست:

شيخ مفيد

او از ارکان فقها ومتکلمين شيعه، عابد، زاهد، متقى وفقيهى است بارع، اصولى جامع، متکلم جدلى، محدث رجالى، داراى فضائل علميه وعمليه، جامع کمالات نفسانيه، حاضر الجواب وکثير الروايه که در اخبار واشعار خبير بود وبه عبادات وصدقات حرصى وافر داشت. شبها بعد از خوابى اندک، به نماز وتلاوت قرآن ودرس ومطالعه مشغول مى شد. بالجمله وثاقت وجلالت علمى او مسلم عامه وخاصه ومستغنى از بيان واعلم واوثق اهل زمان خود بود ورياست علميه اماميه در زمان خود بدو منتهى ودر فقه وحديث وکلام مرجع استفاده فحول وبا اهل هر مذهبى مناظره ها داشته است. گويند که چون شيخ مفيد از مولد خود عکبرى به بغداد آمد روزى در مجلس درس قاضى عبدالجبار معتزلى که مملو از علماى فريقين بود حاضر ودر پائين مجلس نشست. پس از استيذان، صحت حديث غدير را استفسار نموده بعد از تصديق قاضى معنى مولى را که در آن حديث است پرسيد، قاضى گفت: به معنى اولى است. شيخ گفت: پس اين اختلاف شيعى وسنى در تعيين امام براى چيست؟ قاضى گفت: خلافت ابوبکر درايت است وحديث غدير روايت، ومرد عاقل درايت را به جهت روايت ترک نکند. شيخ صحت وسقم اين حديث شريف نبوى صلى الله عليه وآله: يا على حربک حربى وسلمک سلمى(14) را استفسار نمود، قاضى صحت آن را نيز تصديق کرد. شيخ وضعيت اصحاب جمل را که با حضرت على (عليه السلام) جنگ وحرب کردند استکشاف نمود، قاضى گفت که ايشان توبه کردند. شيخ گفت: حرب ايشان درايت است وتوبه روايت. پس قاضى ساکت شد. بعد از استعلام از اسم شيخ، برخاسته وشيخ را بر جاى خود نشانيد وگفت: انت المفيد حقا. علماى حاضر مجلس متغير شدند. قاضى گفت: اينک از جواب او درمانده ايم، شما جوابش را بگوئيد تا برخاسته ودر مقام اولى خود بنشيند. از کتاب سرائر ابن ادريس نقل شده که چون شيخ از مولد خود عکبرى به بغداد آمد در حوزه درس ابو عبد الله جعل مشغول تحصيل بود، تا روزى به هدايت على بن ياسر در مجلس درس على بن عيسى رمانى حاضر گرديد. در آن حال، مردى بصرى وارد وخبر غار وغدير را از رمانى سوال نمود. رمانى گفت: خبر غار، درايت است وحديث غدير روايت، والبته درايت بر روايت مقدم است. پس آن مرد بصرى ساکت شد وبيرون رفت. بعد از اندکى، شيخ حکم محاربه کنندگان با امام زمان عليه السلام را از زمانى پرسيد گفت: کافر. پس گفت: فاسق اند. شيخ، امامت حضرت على عليه السلام را استفسار نمود، رمانى تصديق نمود. شيخ حال طلحه وزبير را که در واقعه جمل از محاربه کنندگان با آن حضرت بودند پرسيد، رمانى گفت: ايشان توبه کرده اند. شيخ گفت که جنگ ومحاربه درايت است وتوبه روايت. رمانى گفت: در وقت سئوال کردن آن مرد بصرى حاضر بودى؟ گفت: بلى. پرسيد که تو کيستى. شيخ گفت: من ابن المعلم هستم. رمانى استادش را پرسيد که کيست؟

شيخ گفت: ابو عبد الله جعل. پس نامه اى نوشته وبه شيخ داد که به استاد مذکورش برساند. ابو عبد الله هم بعد از قرائت نامه تبسم کرده وصورت قضيه را استفسار نمود که: ميان تو ورمانى چه گذشت که تو را به من توصيه کرده وبه مفيدت ملقب داشته است؟ پس شيخ تمامى قضيه را نقل نمود.(15)

خواننده گرامى! براى اينکه ميزان زحمات وکوششهاى طاقت فرساى شيخ مفيد را بهتر اذعان کنيد فهرست نوشته هاى او را مى آوريم ودر اين بخش نيز از نوشته ريحانه الادب کمک مى گيريم:… مصنفات مفيد نيز بسيار وبه تصديق بعضى از اهل فن از دويست کتاب متجاوز ونجاشى صد وهفتاد وچند از آنها را مذکور داشته ودر اينجا بعضى را مى نگارد:

1 – احکام اهل الجمل

2 – احکام النساء

3 – الاختصاص (که يک نسخه خطى آن در کتابخانه مدرسه سپهسالار جديد تهران موجود است).

4 – الارشاد فى معرفه حجج الله على العباد (که در ايران بارها چاپ شده است).

5 – الارکان فى دعائم الدين.

6 – الاستبصار فى ما جمعه الشافعى من الاخبار

7 – الاشراف فى علم فرائض الاسلام

8 – اطراف الدلائل فى اوائل المسائل

9 – اعجاز القرآن والکلام فى وجوهه

10 – الاعلام فى ما اتفقت الاماميه عليه من الاحکام

11 – الافصاح در امامت

12 – اقسام المولى وبيان معانيه

13 – الاقناع فى وجوب الدعوه

14 – الامالى يا الامالى المتفرقات (چنانچه در رجال نجاشى است وآن تقريرات واملائات متفرقه شيخ مفيد بوده وداراى چهل وسه مجلس مى باشد وبه همين جهت آن را مجالس نيز گويند).

15 – امامه امير المؤمنين عليه السلام من القرآن

16 – الانتصار

17 – الانسان والکلام فيه

18 – اوائل المقالات فى المذاهب المختارات (که در تبريز به ضميمه کتاب تصحيح الاعتقاد خود مفيد چاپ شده است).

19 – الايضاح فى الامامه

20 – ايمان ابى طالب

21 – الباهر من المعجزات

22 – البيان عن غلط قطرب فى القرآن

23 – البيان فى انواع علوم القرآن

24 – البيان فى تاليف القرآن

25 – التذکره باصول الفقه

26 – تصحيح اعتقاد الاماميه (که شرح کتاب اعتقادات صدوق است).

27 – تفضيل الائمه عليهم السلام على الملائکه

28 – تفضيل امير المؤمنين عليه السلام على سائر الاصحاب

29 – تقريب الاحکام

30 – التمهيد

31 – الجمل (که نامش النصره لسيد العتره فى حرب البصره است).

32 – جمل الفرائض

33 – الجنيدى (که رساله اى است به اهل مصر).

34 – جوابات الفيلسوف فى الاتحاد

35 – حجيه الاجماع

36 – ذبائح اهل الکتاب

37 – الرد على الجاحظ والعثمانيه فى فضيله المعتزله

38 – شرح اعتقادات صدوق (که به نام تصحيح مذکور شد).

39 – العيون والمجالس

40 – الفصول المنتخبه

41 – کشف الالتباس

42 – کشف السرائر

43- المتعه

44 – المجالس (که به نام امالى مذکور شد).

45 – المزار

46 – المسائل الصاغانيه

47 – مسائل النظم

48 – مسار الشيعه (که حاوى مختصرى از حالات ائمه اطهار عليهم السلام ومخالفان ايشان بوده ويک نسخه خطى آن در کتابخانه مدرسه سپهسالار جديد تهران ضميمه نسخه شماره 3881 است).

49 – المقنعه فى الامامه (که به تصريح بعضى غير از مقنعه فقه است).

50 – المقنعه فى الفقه (که با اختصارش مشتمل بر يک دوره فقه امامى بوده وبا کتاب فقه الرضا در ايران چاپ شده ويک نسخه خطى آن نيز به شماره 2665 در کتابخانه مدرسه سپهسالار جديد تهران موجود است).

51 – النصره لسيد العتره فى حرب البصره (که به نام الجمل مذکور شد).

52 – النقض على ابن الجنيد فى اجتهاد الراى

53 – النقض على على بن عباد فى الامامه

54 – النقض على على بن عيسى الرمانى

55 – نقض فضيله المعتزله

56 – نقض المروانيه وغير اينها که بسيار در کتب مربوطه نگارش يافته ودر اثبات تبحر علمى وکثرت خدمات دينى وزحمات مذهبى وى برهانى قاطع مى باشد. جزاه الله عن الاسلام والمسلمين خير الجزاء. وبه خاطر اين خستگى ناپذيرى وکوشش در راه محبوب است که محبوب او امام عصر ارواحنا فداه تقدير نامه خود را ارسال واو را مفتخر به خطاب برادر نموده است: از امتيازات وفضائل خاصه شيخ مفيد چند فقره توقيع رفيع همايونى است که از ناحيه مقدسه حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه به عنوان: للاخ السديد والولى الرشيد الشيخ المفيد ابى عبد الله محمد بن محمد بن نعمان ادام الله اعزازه وبه عنوان ايها الناصر للحق والداعى اليه بکلمه الصدق واشباه اينها شرف صدور يافته ودر کتب رجال وتراجم وسير نگارش داده اند… ودر تتميم بيان فضيلت او نيز اين بس که سيده بانوان عالم حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها او را مورد عنايت مخصوصه قرار مى دهند. در اينجا نيز از زبان علامه مدرس در ريحانه الادب مى شنويم: شيخ مفيد در خواب ديد که حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها حسنين عليهما السلام را پيش او آورده وفرمود: يا شيخ علمهما الفقه.(16)

پس شيخ بعد از بيدارى در نهايت حيرت بود، تا آنکه صبح همان شب، فاطمه والده ماجده سيد مرتضى وسيد رضى با کنيزکهايى که دور او بودند، آن دو پسر خود را که در آن موقع صغيرالسن بوده اند پيش شيخ آورد. شيخ محض رعايت جلالت آن مخدره سلامش کرد وبه پا ايستاد تا بعد از احترامات معموله، فاطمه همان عبارت مذکوره در روياى شيخ را (علمهما الفقه) به زبان آورد وبا خود گفت: يا شيخ! اينها دو پسر من اند، قد احضرتهما اليک لتعلمهما الفقه.(17)

پس شيخ گريسته وخواب را بدان مخدره نقل کرد وبه تعليم وتربيت آن دو برادر والاگهر اهتمام تمام به کار مى برد تا رسيدند بدان مقام عالى که هر يک از نوادر زمان ونوابغ روزگار مى باشند.(18)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.