حضرت سليمان نبى – عليه السلام – با سپاهيانش به وادى مورچگان رسيدند.
در اين هنگام ، مورچه اى ، ساير مورچگان را مخاطب قرار داده و گفت :
– اى مورچگان به پناهگاههاى خود داخل شويد، مبادا سليمان و سپاهيانش شما لگدمال كنند، اينها نمى فهمند و توجهى به شما ندارند.
سليمان كه متوجه اين خطاب مورچه شد، از گفته مورچه لبخندى زد و گفت :
– ((خدايا! مرا توفيق ده كه نعمتهاى تو را كه به من و پدر و مادرم عنايت كرده اى شكر كنم و كار شايسته اى كه موافق رضاى تو باشد انجام دهم .
خدايا به كرم و رحمت خود، مرا از بندگان صالح خودت قرار بده ))(32)