قيامت جايگاه عارف حضرت وصّى ء، اميرالمؤ منين على عليه السلام فرمود: ((عارف كه از دنيا به در رفت ، سايق و شهيد او را در قيامت نمى يابند، و رضوان جنّت او را در جنّت نمى يابد، و مالك نار او را در نار نمى يابد؛ يكى عرض كرد: پس عارف در كجا است ؟ امام فرمود: او در …
ادامه مطلببنده خدا
– در بستر مرگ
– در بستر مرگ وقتى خواجه نصيرالدين ، در بستر مرگ بود به او گفتند: ((آيا وصيت نمى كنى كه پس از مرگ جسدت را به نجف اشرف برند؟)). خواجه مى گويد: ((خير! من از امام همام ، موسى بن جعفر عليه السلام شرم دارم كه فرمان بدهم پس از مرگ ، جسدم را از زمين مقدس آن بزرگوار خارج …
ادامه مطلب– بهلول و قبرها
– بهلول و قبرها نقل كرده اند بهلول چوبى را بلند كره بود و بر قبرها مى زد، گفتند: چرا چنين مى كنى ، مى گفت صاحب اين قبر دروغگوست ، چون تا وقتى در دنيا بودم دايم مى گفت : باغ من ، خانه من ، ماشين من و… ولى حالا همه را گذاشته و رفته است و هيچ …
ادامه مطلبزيرك ترين مؤ منان
زيرك ترين مؤ منان از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم پرسيدند: چه كسى در ميان مؤ منان از ديگران زيركتر است ؟ در جواب فرمود: آن كه به ياد مرگ بيشتر، و در آمادگى براى آن شديدتر است .(191)
ادامه مطلب– مقام صبر
– مقام صبر ابان بن تغلب گويد كه : زنى ديدم پسرش مرد، برخاست چشمش را بست و او را پوشاند و گفت : جزع و گريه چه فايده دارد آن چه را پدرت چشيد تو هم چشيدى و مادرت بعد از تو خواهد چشيد، بزرگترين راحتها براى انسان خواب است و خواب برادر مرگ است چه فرق مى كند …
ادامه مطلب– دو ملك
– دو ملك انس بن مالك نقل كند كه رسول خدا (ص ) فرمود: ((خداى تعالى ، بنده اش را دو ملك ، وكيل فرموده است كه بر او بنويسند. پس چون بميرد، گويند: پروردگارا بنده ات ، فلانى را ميراندى ؛ پس حال به كجا رويم ؟ خداوند فرمايد: آسمانم پر است از ملايك كه مرا عبادت كنند و …
ادامه مطلبصبر بر مصيبت
صبر بر مصيبت معاذ پسرى داشت كه پيش از وى از اين سرا سفرى شد، رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اين نامه را در تعزيت معاذ بدو نوشت : از محمد رسول الله به معاذ بن جبل ، سلام بر تو؛ حمد مى كنم خدايى را كه جز او خدايى نيست . اما بعد خبر بى …
ادامه مطلبسوء عاقبت به لحاظ سوءعمل
سوء عاقبت به لحاظ سوءعمل حكايت است مردى منزلش در نزديكى حمام منجاب بغداد بود. روزى ، زنى از او پرسيد: ((اى مرد! حمام منجاب كجاست ؟)) مرد، او را به جايى ديگر راهنمايى كرد؛ مكانى مخروبه كه زن را راه گريختن از آن نبود. مرد به دنبال او رفت و در همان جا به او تجاوز كرد. مدتها بعد، …
ادامه مطلبغفلت از ذكر لااله الا الله
غفلت از ذكر لااله الا الله و به شخص ديگر در حال احتضارش گفتند: ((بگو: لا اله الا الله )) گفت : ((شب سرد شد و آب خوشمزه و شراب گوارا، از ما حزيران و تموز و آب گذشت .)) پس در همان وقت جان تسليم كرد.(186)
ادامه مطلب– فكر دنيا در لحظه آخر عمر
– فكر دنيا در لحظه آخر عمر همچنين ، مردى در حال مرگ بود و چيزى نمانده بود كه جان به جان آفرين تسليم كند. او را گفتند: ((بگو: لا اله الا الله )). گفت : ((اندوه من بر زمان است و در چه زمانى روزگار ناگوار اصابت كرد؛ در حينى كه زمستان پشت كرد و تابستان روى آورد و …
ادامه مطلب