يوسف را شناختند پسران يعقوب در آن حالت اضطراب و سرگشتگى به همه چيز فكر مى كردند و تنها چيزى كه به فكرشان نمى رسيد، اين مطلب بود كه ممكن است اين شخصيت بزرگى كه روزها آنها را به اين خوارى در برابرش واداشته همان برادر كوچكشان يوسف باشد، با شنيدن اين جمله ناگهان يكه خورده و همين مسير …
ادامه نوشته »كتاب : مستند داستان حضرت يوسف (ع)
سومين سفر فرزندان يعقوب
سومين سفر فرزندان يعقوب پسران يعقوب بضاعت مختصرى كه داشتند، براى خريد غله برداشتند و با پدر پير كنعانى خود خداحافظى و به سوى مصر حركت كردند. وضع روحى آنها در اين سفر با سفرهاى ديگر فرق داشت . در سفرهاى قبل برادر بزرگشان همراهشان بود و از رهبرى و رهنمودهايش استفاده مى كردند، ولى اكنون او در ميان آنان …
ادامه نوشته »شدت اندوه يعقوب
شدت اندوه يعقوب بلاهاى پى در پى و مصيبت هاى گوناگون پير كنعان را احاطه كرده و هر روز غم تازه و اندوه جديدى به غم هاى گذشته اش مى افزايد. روزى به فراق يوسف عزيز گرفتار مى شود و سالها در هجرانش اشك مى ريزد و آه مى كشد. دل خود را به بنيامين خوش مى كند، ولى پيش …
ادامه نوشته »نكته اى جالب و درسى آموزنده
نكته اى جالب و درسى آموزنده نكته جالبى كه در اين دو آيه شريفه و دو پيش آمد ناگوار به چشم مى خورد و بايد نام آن را درس آموزنده ديگرى در اين داستان عجيب گذاشت ، آن است كه يعقوب در هر دو مورد، يعنى خبر گم شدن يوسف محبوب و خبر ناگوار بازداشت فرزندش بنيامين براى آرامش خاطر …
ادامه نوشته »پاسخى كه برادران به پدر دادند
پاسخى كه برادران به پدر دادند پسران ، يعقوب طبق سفارش برادر بزرگشان عازم كنعان شدند و او در مصر ماند. و همان گونه كه برادر بزرگشان پيش بينى مى كرد اوضاع و احوال هم گواهى مى داد، آنان پس از ورود به كنعان نتوانستند پدر را قانع كنند كه بنيامين دزدى كرد و او را به جرم سرقت بازداشت …
ادامه نوشته »دوباره انجمن كردند
دوباره انجمن كردند عزيز بزرگوار مصر با اين بيان صريح و قاطع ، اميدشان را از بردن بنيامين قطع كرد و به آنها فهماند كه اين كار نشدنى است و بايد فكر ديگرى بكنند، از اين رو فرزندان يعقوب دوباره به شور پرداختند. در اين جا برادر بزرگشان (119)كه شايد سمتى سرپرستى آنان را در اين سفر به عهده داشت …
ادامه نوشته »براى رفع مشكل انجمن كردند
براى رفع مشكل انجمن كردند فرزندان يعقوب با بيان اين سخن دروغ خواستند قدرى از ناراحتى درونى و سرافكندگى خود در نزد عزيز مصر و ديگران بكاهند، اما مشكل آنها فقط اين نبود، بلكه مهم تر از اين گرفتارى ، عهد و پيمان محكمى بود كه با پدرشان بسته بودند كه بنيامين را در نزد او باز گردانند و اكنون …
ادامه نوشته »عكس العمل برادران
عكس العمل برادران چنان كه قرآن كريم بيان فرموده است ، پسران يعقوب (كه از ماجراى پشت پرده خبر ندارند و يوسف را نمى شناسند و پيش بينى چنين مطالبى را هم نمى كردند) نخست كه جارچى ميان آنها فرياد برآورد شما دزديد با كمال خون سردى و قاطعانه گفتند: ما دزد نيستيم و خود مى دانيد كه ما نيامده …
ادامه نوشته »تدبير يوسف براى نگه داشتن بنيامين
تدبير يوسف براى نگه داشتن بنيامين خداى تعالى در اين باره چنين فرموده است : و چون بارشان را بست ، آب خورى جام پيمانه را ميان بار برادرش بنيامين گذاشت و سپس جارچى فرياد برآورد كه اى كاروانيان شما دزد هستيد. كاروانيان رو به آنان كرده و گفتند: چه چيز گم كرده ايد؟ آنها گفتند: جام شاه را گم …
ادامه نوشته »در حضور عزيز مصر
در حضور عزيز مصر يوسف در جاى گاه مخصوص نشسته و پسران يعقوب وارد مجلس شدند و احترام هاى لازم را به جاى آوردند و در جاى خود نشستند. درست روشن نيست كه هنگام ورود به آن مجالس چه مطالبى عنوان شد و چه سخنانى رد و بدل گرديد. به طور معمول در ابتدا برادران يوسف از الطاف گذشته عزيز …
ادامه نوشته »