كتاب : گنجينه جواهر يا كشكول ممتاز

خاطره تبليغ و ديدن شيطان پرستها

خاطره تبليغ و ديدن شيطان پرستها باز خاطره اى از تبليغ بگويم حدود سال 1350 شمسى بود كه از طرف بيت مرحوم آية الله گلپايگانى به اتفاق يكى از دوستان براى تبليغ به سرپل ذهاب رفتيم و از آنجا سوار بر مينى بوس شده و حركت كرديم ، شبى بارانى و بسيار تاريك و ظلمانى بود باران هم به شدت …

ادامه نوشته »

لطيفه75

لطيفه دره سبزوار شيخى را بدر قهوه خانه منزل شد بود وقت فريضه و مؤ من نتوان از فريضه غافل شد ديد ظرفى زآب و ساخت وضو چونكه كار وضوش كامل شد قهوچى بهر پول آب وضو مبلغ ده ريال قائل شد شيخ خواست چو يك ريال دهد بينشان اختلاف حاصل شد قهوچى گفت پول آب وضو است مى نشايد …

ادامه نوشته »

وضع آبادان در سال 1349 شمسى نگانده در سال 1349 هجرى شمسى براى تبليغ به آبادان رفتم ظاهرا دهه صفر بود در آنجا حجره اى در مدرسه علميه آبادان گرفته بودم و با طلاب كه براى تبليغ آمده بودند براى روضه دعوت مى شديم ، متاءسفانه شهر آبادان وضع خرابى از نظر بى بند و بارى داشت دختران و زنها …

ادامه نوشته »

عوضى انداختن

عوضى انداختن شخصى محصور بود و نياز به دستشوئى داشت ، در خانه را باز كرد به سوى اطاق رفته كه عباى خود را در اطاق بيندازد، و بعد دستشوئى برود، در همين حال چند سرفه كرده اخلاطى در دهانش جمع شد خواست اخلاط را در بيرون اطاق و عبا را در اطاق بيندازد اشتباها اخلاط را در اطاق و …

ادامه نوشته »

اشتباه دزد

اشتباه دزد شخصى خانه اش داراى دو در شبيه به هم بود، جاى يكى از آن درها رابست و آن در را به آب انبار نصب نمود، دزدى شبانه به خانه او وارد شد و مقدارى اثاثيه جمع آورى كرده و خواست فورا از خانه فرار كند بيچاره اشتباه كرد بجاى اين كه از در خانه بيرون رود در ديگرى …

ادامه نوشته »

لطيفه74

لطيفه گويند طلبه اى كتاب مغنى مى خواند از او سئوال شد درس را خوب فهميدى ؟ او گفت من همه درس را فهميدم ولى در يك جمله اش ‍ مانده ام و نمى دانم منظور اين جمله چيست گفتند كدام جمله ؟ گفت : اين جمله قيدا لما لقى قيد است براى آنچه كه ملاقات شود معنى ندارد و …

ادامه نوشته »

اشعار فارسى اطراف ضريح ابالفضل بن اميرالمؤ منين ع در كربلا

اشعار فارسى اطراف ضريح ابالفضل بن اميرالمؤ منين ع در كربلا يارب اين بارگه كيست بدين جاه عظيم كاسمان خم شده پيش در او در تعليم نفحه ساحت قدمسش دم جانبخش مسيح پنجه گنبد بامش يد بيضاى كليم بقعه ماه بنى هاشم عباس على است كه بود خاك درش پادشهان را ديهيم ساقى تشنه لبان باب حوائج كه بود روضه …

ادامه نوشته »

(رباعيات مرحوم لنكرانى نجفى )

(رباعيات مرحوم لنكرانى نجفى ) او در اواخر اشعارش رباعياتى سروده كه موضوع آن رباعيات فكاهى يا مناجات با روح ملا نصر الدين است البته در اين اشعار مدح مرحوم امام خمينى هم شده است و اينك اين شما و اين هم اشعار مرحوم لنكرانى نجفى : در همه قطر جهان يار شفيق كس چو آقاى كلانتر (245) نرسيد شيكتر …

ادامه نوشته »

بهاريه در ميلاد ولى عصرعج

بهاريه در ميلاد ولى عصرعج اين اشعار از مرحوم آية الله علامه حاج آقا مجتبى لنكرانى نجفى قدس ‍ سره است و تخلص شعريش حاتمى است كه ظاهرادر سال 1347 شمسى سروده و من در نجيف اشرف در همان سال دفتر اشعار را از يكى از شاگردان او به نام آقاى سيد محمد رضا طباطبائى گرفتم و نوشتم و در …

ادامه نوشته »

اشتباه فهمى

اشتباه فهمى يكى از فقهاى به نام و مشهور كه شب در خانه مشغول مطالعه بود، در حين مطالعه بنا كرد با صداى بلند گريه كند، به طورى كه خانواده اش ‍ فهميد از او پرسيد چه شده ، او گفت : هيچ ، تا با اصرار گفت : اشتباه كردم و فتوا دادم ، درباره وضو و غسل دارد …

ادامه نوشته »