کتاب: داستانهاي شگفت

دادرسى از محتضر

129 – دادرسى از محتضر حضرت حجة الاسلام آقاى حاج سيد اسداللّه مدنى در نامه اى كه مرقوم فرموده اند چنين مى نويسند: روز عيدى بود (يكى از اعياد مذهبى ) نزديك ظهر به قصد زيارت مرحوم آيت اللّه حاج سيد محمود شاهرودى قدس اللّه نفسه الزكيه به منزلشان رفتم با اينكه وقت دير و رفت و آمد تمام شده …

ادامه نوشته »

آماده شدن مقدمات زيارت كربلا

128 – آماده شدن مقدمات زيارت كربلا (داستان دوم ) قريب بيست سال قبل شب جمعه بود با آقا سيد باقر خياط و جمعى رفتيم مسجد جمكران همه خوابيدند و من بيدار بودم و فقط پير مردى بيدار بود و شمعى در پشت بام روشن كرده بود و دعا مى خواند و من مشغول به نماز شب بودم ، ناگاه …

ادامه نوشته »

توفيق زيارت و پذيرايى

127 – توفيق زيارت و پذيرايى مكرر شنيده بودم كه يكى از اخيار زمان به نام حاج محمد على فشندى تهرانى ، توفيق تشرف به خدمت حضرت بقية اللّه عجل اللّه تعالى فرجه نصيبش شده و داستانهايى دارد دوست داشتم او را ببينم و از خودش بشنوم . در ماه ربيع الثانى 95 در تهران ، حضرت سيدالعلماءالعاملين حاج آقا …

ادامه نوشته »

كورى چشم به واسطه كور كردن چشمه

126 – كورى چشم به واسطه كور كردن چشمه يكى از بزرگان اهل علم و تقوا نقل فرمود يكى از بستگانشان در اواخر عمرش ملكى خريده بود و از استفاده سرشار آن زندگى را مى گذارند پس از مرگش او را ديدند در حالى كه كور بود از او سببش را پرسيدند كه چرا در برزخ نابينا هستى ؟ گفت …

ادامه نوشته »

رؤ ياى صادقه و ديدن آثار اعمال

125 – رؤ ياى صادقه و ديدن آثار اعمال پيش از سى سال قبل روضه خوانى بود به نام ((شيخ حسن )) كه چند سال آخر عمرش به شغل حرامى سرگرم بود، پس از مردنش يكى از خوبان او را در خواب مى بيند كه برهنه است و چهره اش سياه و شعله هاى آتش از دهان و زبان آويزانش …

ادامه نوشته »

سلطنت حسين (ع ) در عالم ديگر

124 – سلطنت حسين (ع ) در عالم ديگر مرحوم آقاى سيد محمد تقى گلستان (مدير روزنامه گلستان ) نقل كرد كه در اوايل سن جوانى چند نفر همسال و با هم يكدل و يك جهت بوديم (نامهاى آنها را ذكر نمود و بنده فراموش كرده ام ) دوره اى داشتيم هرشبى در منزل يكى از دوستان مى رفتيم و …

ادامه نوشته »

سقوط از مقام رفيع

123 – سقوط از مقام رفيع مخلص متقى و صفى زكى ، مرحوم حاج غلامحسين (معروف به تنباكو فروش به مناسبت شغلش ) رحمة اللّه عليه تقريبا چهل سال قبل نقل فرمود كه من به مرحوم آيت اللّه سيد ابوطالب ارادتمند بودم و شبها در مسجد معركه خانه (مسجد نور فعلى ) به جماعت ايشان حاضر مى شدم ، مدتى …

ادامه نوشته »

سگى بر روى جنازه

121 – سگى بر روى جنازه صاحب فضيلت تقوا و ايمان ، مرحوم دكتر احمد احسان كه سالها مقيم كربلا بود و چند سال آخر عمرش مجاور قم بود و در همانجا مرحوم و مدفون گرديد تقريبا در 25 سال قبل در كربلا نقل فرمود كه روزى جنازه اى را ديدم كه جمعى اورا به حرم مطهر حضرت سيدالشهداء عليه …

ادامه نوشته »

اهانت به علويه

120 – اهانت به علويهبزرگى از علماى اعلام و سلسله جليله سادات كه شايد از ذكر نام شريفش راضى نباشد نقل فرمود: وقتى پدر علامه ام را در خواب ديدم ، پرسشهايى از ايشان نمودم و پاسخهايى شنيدم :1 ارواحى كه در عالم برزخ معذبند عذاب و سختيهاى آنها چگونه است ؟در پاسخ فرمود: آنچه براى تو كه هنوز در …

ادامه نوشته »

خانه مهمانكُش

119 – خانه مهمانكُش و نيز جناب آقاى سبط نقل فرمودند كه مرحوم آقا سيد ابراهيم شوشترى كه يكى از ائمه جماعت اهواز و بسيار محتاط و مقدس بود پس از ازدواج سخت پريشان و مبتلا به فقر وتهيدستى مى گردد به طورى كه از عهده مخارج خود و خانواده اش ‍ برنمى آيد، ناچار مخفيانه به نجف اشرف مى …

ادامه نوشته »