ای مهربان من تو کجایی که این دلم مجنون روی توست که پیدا کند تو را ای یوسف عزیز چو یعقوب صبح و شام چشم به کوی توست که پیدا کند تو را…
ادامه نوشته »اسلام شناسی -شمیم یار
سلام ای ماه مهجور زمستانهای ابرآلود!
سلام ای ماه مهجور زمستانهای ابرآلود! چرا دیگر نمیتابد سرودت از محاق رود مگر روح اساطیر کهن باران بباراند به روی سرزمین های اسیر حلقههای دود
ادامه نوشته »دانی که چیست دولت، قلب امام دیدن
دانی که چیست دولت، قلب امام دیدن در کوی او گدائی بر خسروی گزیدن مهرش به دل نهفتن، رازش به کس نگفتن تا بعد از آن به نقشی در دست خود گزیدن
ادامه نوشته »گیتی ست ابری و سیاه،آلوده و سمی هوا
گیتی ست ابری و سیاه،آلوده و سمی هوا محتاج لطف و رحمتم ای غایت برنائیم ای قافله سالار ما، ای منجی و آمال ما پرونده کی پایان رسد رحمی به این بی تابیم
ادامه نوشته »ای جمعه ی رویائیم وای از دل و تنهائیم
ای جمعه ی رویائیم وای از دل و تنهائیم دور از امیر قافله ،در گیر نابینائیم همچون زلیخا چشم من کم سو و نابینا شده پیکی خبر کی آورد از یوسف زهرائیم
ادامه نوشته »کلید داری کعبه نشانه حق نیست
کلید داری کعبه نشانه حق نیست کسی است حق،که در آن بی کلید می آید و حاجیان همه یک روز صبح می گویند چقدر بر تن کعبه ،سفید می آید
ادامه نوشته »چه باشم چه نباشم بهار در راه است
چه باشم چه نباشم بهار در راه است بهار همنفس ، ذوالفقار در راه است نگاه منتظران ، عاشقانه می خواند که آفتاب شب انتظار ، در راه است
ادامه نوشته »غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه
غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه ، تو را توصيف مي كنند و نفس آب ، تو را معنى مي كند و نبض خورشيد ، تو را وصف مي كند . خوب مي دانم كه تو مي آيى ؛ آرى تو مي آيى همانطور كه وعده كرده اى و آنگاه است كه كلمه انتظار را از لغت نامه ها پاك …
ادامه نوشته »تمام هستي ام را خاك قدمت مي كنم
تمام هستي ام را خاك قدمت مي كنم تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى ، چرا كه تو آفتاب يقينى ، كه اميد فرداها هستى ، تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت گل سرخ مي مانى و نرم و سبز و لطيفى ، تو معنى كلمات آسمانى هستي كه دستهايش براى آمدنت به زمين دعا مي كند.
ادامه نوشته »هر روز جمعه عاشقان منتظر آمدنت هستند
هر روز جمعه عاشقان منتظر آمدنت هستند و ثانيه ها را به خاطر ديدنت مي شمارند ؛ چرا كه همه هفته به اميد جمعه مي مانيم و هنگامى كه جمعه فرا مي رسد زمين و زمان بوى تو را مي دهد ؛ امّا غروب جمعه دلم را مي شكند و هنگامى كه جمعه مي رود دلم مي گيرد چرا كه …
ادامه نوشته »