رسول خدا در يكى از مسافرتها در حالى كه اصحابش همراه بودند ظهر در منزلى فرود آمد، قرار شد گوسفندى ذبح شود و نهار از گوشت آن گوسفند تهيه شود. يكى از اصحاب گفت :
– سر بريدن گوسفند به عهده من .
ديگرى گفت :
– كندن پوست آن با من .
سومى گفت :
پختن گوشت با من .
رسول خدا فرمود:
– جمع كردن هيزم از صحرا با من .
اصحاب عرض كردند:
– يا رسول اللّه ! شما زحمت نكشيد، شما بنشينيد ما خودمان با كمال افتخار همه كارها را مى كنيم ، ما راضى به زحمت شما نيستيم .
فرمودند: مى دانم شما مى كنيد لكن ((ان اللّه يكره من عبده ان يراه متميزا بين اءصحابه ))
خداوند خوش ندارد از بنده اش كه او را ببيند در حالى كه در ميان يارانش براى خود امتيازى نسبت به ديگران قائل شده است .
در سيرت رسول اكرم (ص ) و ائمه اطهار (ع ) قضايا و داستانها از اين قبيل زياد است كه مى رساند كوشش داشتند اينگونه عادتها را كه ابتداء كوچك به نظر مى رسد و همين ها منشاء تفاوتهاى بيجا در حقوق مى گردد هموار كنند(17).