بنده خدا

طلبه و دانشجويان علوم دينى سه دسته اند

طلبه و دانشجويان علوم دينى سه دسته اند (( قال امير المؤ منين عليه السلام : طلبه هذا العلم على ثلاثه اصناف : الا فاعر فوهم بصفاتهم و اعيانهم صنف منهم يتعلمون العلم للمراء و الجهل ، و صنف منهم يتعلون للاستطاله و الختل ، و صنف منهم يتعلمون للفقه و العقل . اما صاحب المراء و الجهل ، تراه …

ادامه نوشته »

كندن در خيبر

كندن در خيبر نقل است كه روزى مدير مدرسه اى براى امتحان شاگردان مدرسه به كلاس رفت و از آنها سئوال كرد كه در قلعه خيبر را كى از كجا كند؟ چه كسى مى تواند به اين سئوال پاسخ دهد؟ يكى از بچه ها بلند شد و گفت آقا اجازه من نكندم ، ديگرى گفت من هم نكندم ، خلاصه …

ادامه نوشته »

جامعيت اشعار عربى

جامعيت اشعار عربى از يكى از علما شنيدم كه فرهاد ميرزا روزى به مرحوم علامه بحرالعلوم گفت : اشعار عربى به شيرينى اشعار فارسى نيست ، و به شيرينى اشعار فارسى در ميان اشعار عربى پيدا نمى شود از باب مثال ببينيد اين شعر فارسى چقدر مختصر و زيبا و مناسب است : در اين دنيا دل بى غم نباشد …

ادامه نوشته »

كلام حضرت امير المؤ منان كه به فاطمه فرمود

كلام حضرت امير المؤ منان كه به فاطمه فرمود در حديث آمده است كه اميرالمؤ منين عليه السلام روزى به حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: حدود ده سال است كه با تو زندگى مى كنم و در اين مدت يك لقمه غذاى خوب با تو نخوردم ، فاطمه عليهاالسلام گريه افتاد و رفت خدمت پدر بزرگوار حضرت محمد صلى الله عليه …

ادامه نوشته »

خاطره تبليغ و ديدن شيطان پرستها

خاطره تبليغ و ديدن شيطان پرستها باز خاطره اى از تبليغ بگويم حدود سال 1350 شمسى بود كه از طرف بيت مرحوم آية الله گلپايگانى به اتفاق يكى از دوستان براى تبليغ به سرپل ذهاب رفتيم و از آنجا سوار بر مينى بوس شده و حركت كرديم ، شبى بارانى و بسيار تاريك و ظلمانى بود باران هم به شدت …

ادامه نوشته »

لطيفه75

لطيفه دره سبزوار شيخى را بدر قهوه خانه منزل شد بود وقت فريضه و مؤ من نتوان از فريضه غافل شد ديد ظرفى زآب و ساخت وضو چونكه كار وضوش كامل شد قهوچى بهر پول آب وضو مبلغ ده ريال قائل شد شيخ خواست چو يك ريال دهد بينشان اختلاف حاصل شد قهوچى گفت پول آب وضو است مى نشايد …

ادامه نوشته »

وضع آبادان در سال 1349 شمسى نگانده در سال 1349 هجرى شمسى براى تبليغ به آبادان رفتم ظاهرا دهه صفر بود در آنجا حجره اى در مدرسه علميه آبادان گرفته بودم و با طلاب كه براى تبليغ آمده بودند براى روضه دعوت مى شديم ، متاءسفانه شهر آبادان وضع خرابى از نظر بى بند و بارى داشت دختران و زنها …

ادامه نوشته »

عوضى انداختن

عوضى انداختن شخصى محصور بود و نياز به دستشوئى داشت ، در خانه را باز كرد به سوى اطاق رفته كه عباى خود را در اطاق بيندازد، و بعد دستشوئى برود، در همين حال چند سرفه كرده اخلاطى در دهانش جمع شد خواست اخلاط را در بيرون اطاق و عبا را در اطاق بيندازد اشتباها اخلاط را در اطاق و …

ادامه نوشته »

اشتباه دزد

اشتباه دزد شخصى خانه اش داراى دو در شبيه به هم بود، جاى يكى از آن درها رابست و آن در را به آب انبار نصب نمود، دزدى شبانه به خانه او وارد شد و مقدارى اثاثيه جمع آورى كرده و خواست فورا از خانه فرار كند بيچاره اشتباه كرد بجاى اين كه از در خانه بيرون رود در ديگرى …

ادامه نوشته »

لطيفه74

لطيفه گويند طلبه اى كتاب مغنى مى خواند از او سئوال شد درس را خوب فهميدى ؟ او گفت من همه درس را فهميدم ولى در يك جمله اش ‍ مانده ام و نمى دانم منظور اين جمله چيست گفتند كدام جمله ؟ گفت : اين جمله قيدا لما لقى قيد است براى آنچه كه ملاقات شود معنى ندارد و …

ادامه نوشته »