روزى حضرت رسول صلى الله عليه و آله با عده اى در مسجد نشسته به صحبت مشغول بودند. كنيزكى از انصار وارد شد، از پشت سر نزديك گرديده جامه آن جناب را بطور پنهانى گرفت پيغمبر صلى الله عليه و آله آن بزرگ رهبر اخلاقى جهان برخاست ، گمان كرد با او كارى دارد. بعد از برخاستن كنيز چيزى نگفت …
ادامه نوشته »بنده خدا
مقايسه دو زن شكيبا
ابوطلحه انصارى از اصحاب بزرگ پيغمبر صلى الله عليه و آله است در جنگ احد پيش روى آن حضرت تيراندازى مى كرد پيغمر صلى الله عليه و آله بر روى پنجه ى پا بلند مى شد تا هدف تير او را مشاهده كند ابوطلحه در اين جنگ سينه خود را جلو سينه ى پيغمبر نگه داشته عرض مى كرد سينه …
ادامه نوشته »نامه اى از حضرت صادق عليه السلام
اسحق بن عمار گفت : هنگامى كه عبدالله بن حسن و بستگانش را، به امر منصور دوانيقى به زندان بردند حضرت صادق عليه السلام نامه اى براى تسلى و تسليت آنها نوشت :
ادامه نوشته »شهادت حمزه و صبر پيغمبر
هنگاميكه جنگ احد پايان يافت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: چه كسى خبر از عمويم حمزه دارد حارث بن صمت گفت :
ادامه نوشته »شكيبائى معاذ بر فوت فرزند
عبدالرحمن بن غنمه گفت : براى عيادت فرزند معاذ بر او وارد شديم . او را بر بالين فرزندش نشسته ديديم آن جوان در حال احتضار بود ما نتوانستيم خوددارى كنيم اشكمان جارى شد و صداى ما به گريه بلند گرديد معاذ با خشونت ما را بازداشت . گفت :
ادامه نوشته »پاداش شكيبائى در مصيبت
ام سلمه زوجه پيغمبر عليه السلام مى گويد روزى شوهر سابقم ابوسلمه از نزد پيغمبر صلى الله عليه و آله آمده گفت : سخنى از پيغمبر شنيدم كه مسرور شدم .
ادامه نوشته »با عجله ، روزى خود را حرام كرد
روزى اميرالمؤ منين عليه السلام داخل مسجد شد به شخصى فرمود: استر مرا بگير نگهدار تا من برگردم همينكه آن جناب وارد مسجد شد مرد لجام استر را برداشته و رفت . على عليه السلام پس از پايان دادن كار خود بيرون آمد دو درهم در دست داشت ، مى خواست به آن مرد بدهد، ديد استر ايستاده و لجام …
ادامه نوشته »صبر و تحمل بر شدائد
در ميان فرزندان امام حسن مجتبى عليه السلام كه منصور دوانيقى آنها را زندانى كرد و در زندان او فوت شدند يكى على بن الحسن المثلث بود. او را على خير و على عابد مى گفتند از نظر عبادت و ذكر و صبر امتياز تمامى داشت هنگاميكه منصور آنها را در زندان تاريكى حبس نمود، شب و روز و اوقات …
ادامه نوشته »حسد، جواد الائمه را شهيد كرد
ذرقان كه نديم و رفيق جانى احمد بن ابى داود قاضى زمان معتصم عباسى محسوب مى شد گفت : روزى احمد از پيش معتصم برگشته بود با حالى بسيار خشمگين . پرسيدم از چه رو اينقدر در خشم هستى گفت : از دست اين سياه چهره ابوجعفر فرزند على بن موسى الرضا عليه السلام آرزو داشتم بيست سال پيش از …
ادامه نوشته »بى نيازى ابوذر
حضرت باقر عليه السلام فرمود: عثمان دويست دينار بوسيله دو غلام خود براى اباذر فرستاد، گفت : بگوئيد عثمان ترا سلام رسانده مى گويد اين دويست دينار را صرف در احتياجات خود كن . وقتى آن دو غلام به عرض اباذر رسانيدند پرسيد آيا به هر يك از مسلمين همين مقدار داده . جواب دادند، نه . گفت : …
ادامه نوشته »