اشعارى ديگر براى نامه نگارى مكتوب جانفزاى تو آمد بسوى من بوسيدم و بر اين دل بريان نهادمش از خوف آنكه آتش شوقم بسوزدش فى الحال بر دو ديده گريان نهادمش وز بيم آنكه اشك سر شكم بشويدش از ديده بر گرفتم و بر جان نهادمش

اشعارى ديگر براى نامه نگارى مكتوب جانفزاى تو آمد بسوى من بوسيدم و بر اين دل بريان نهادمش از خوف آنكه آتش شوقم بسوزدش فى الحال بر دو ديده گريان نهادمش وز بيم آنكه اشك سر شكم بشويدش از ديده بر گرفتم و بر جان نهادمش  

ادامه نوشته »

اشعار براى نامه نگارى

اشعار براى نامه نگارى جانا دل من در هوس روى تو باشد هر جا كه روم ميل دلم سوى تو باشد در مسجد اگر بهر عبادت بروم من محراب نمازم خم ابروى تو باشد باشد هوسم كه خاك پاى تو شوم مجذوب دو چشم دلرباى تو شوم آندم كه زند آتش شوقت شعله خواهم كه بجان و دل فداى تو …

ادامه نوشته »

اشعار

اشعار هر جوانى كه بى ادب باشد گر به پيرى رسد عجب باشد. باشد به دل شكايت اگر از غمى تو را با هيچكس مباد كه اظهار آن كنى گر دوست است رنجه نمائيش دل زغم ور دشمن است خاطر او شادمان كنى وين هم غم دگر كه ز بيهوده گفتنى دلشاد دشمنان و غمين دوستان كنى ترسم اگر حكايت …

ادامه نوشته »

ايهام از حافظ

ايهام از حافظ سحر گاه رهروى در سر زمينى بگفتا اين معما با قرينى كه اى صوفى شراب آنگاه شود صاف كه در شيشه بماند اربعينى اشاره است به بعثت حضرت رسول صلى الله عليه و آله كه در سن چهل سالگى به پيامبرى رسيد(78)

ادامه نوشته »

باز ايهام ديگرى در شعر عربى

باز ايهام ديگرى در شعر عربى (( قالت لترب معها جالسة اخيتى هذا الذى نراه من قالت فتى يشكو الهوى مخخيلا قالت لمن قالت لمن قالت لمن )) يعنى گفت : به دختر همقطار خود، اين جوان دلباخته كيست ، گفت : دلداده كسى است كه از من مى پرسد و لمن مى گويد كه تو خودت باشى .

ادامه نوشته »

ايهام در لطيفه

ايهام در لطيفه (( و قال المحقق الاول فى الشرايع : و ان كان ما تحته و اسعا يستحب له تحريكه . )) كه در مورد وضو گرفتن است مى گويد: هنگامى كه انگشتر در دست دارى اگر انگشتر به دست تنگ باشد و آب به ان نرسد لازم است كه انگشتر را در آورى اما اگر انگشتر گشاد باشد …

ادامه نوشته »

ايهام

ايهام ايهام عبارتى است كه انسان را به وهم مى اندازد كه اين جمله در ابتداء معناى ظاهرى خود را مى دهد و در حاليكه مقصود از آن معناى ديگر است نه آن معنايى كه ابتداء به ذهن خواننده مى رسد. مثل اين آيه (( ((انه تعالى جد ربنا))(77) )) اگر به ظاهر لفظ نگاه كنى گمان مى كنى نعوذ …

ادامه نوشته »

معما به نام خسرو

معما به نام خسرو نام بت من چنانچه خواهى سى بيست نهاده بر سر سرو. توضيح : اگر سى را در بيست ضرب كنيم (600) مى شود كه ششصد به حروف ابجد (خ ) است وقتى (خ ) را بر سر (سرو) گذاريم خسرو مى شود.

ادامه نوشته »